گشت یک روزه

معنی کلمه گشت یک روزه در فرهنگستان زبان و ادب

{excursion} [گردشگری و جهانگردی] سفر تفریحی که مدت آن کمتر از بیست وچهار ساعت باشد متـ . تفرج

جملاتی از کاربرد کلمه گشت یک روزه

هر روز یکی خواجه فرمانده ما گشت یک بنده در این خانه دو صد خانه خدا داشت
همی گشت یک هفته زین گونه نیز ببخشید آن را که بایست چیز
گرچه مست افتاده بودم زان شراب گشت یک یک موی بر من دیده‌ور
از حجب چون آن کلام آمد بدر گشت یک یک ذره داودی دگر
نه ازو کم گشت یک ذره غریو درد دین نه درین گمشد هنوز آن گوهر اسرار دار
بدانسان که یکباره دو نیمه گشت یکی نیمش افتاد بر روی دشت
گرانیت گشت یک اندیس مصالح ساختمانی است که در حوالی شهر سراوان استان سیستان و بلوچستان قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، گرانیت است.سنگ میزبان این اندیس گرانیت است و دیرینگی آن به دوران کرتاسه بالایی می‌رسد.
دو عالم‌ گشت یک زخم نمکسود از غبار من ز مشت خاک من دیگر چه می‌خواهد پریشانی
یک دم که تُرک چشم تو غافل ز ما گشت یک عمر در ولایت ما ترکتاز بود
شب آمد و غم من گشت یک دو تا فردا چگونه ده صد خواهد شد این عنا و بلا
همی گشت یک هفته بر گرد روم همی کار جست اندر آباد بوم