گرما تاب

معنی کلمه گرما تاب در فرهنگستان زبان و ادب

{thermotolerant, thermoduric} [زیست شناسی-میکرب شناسی] اندامگانی که می تواند در گرمایی که برای بسیاری از ریزاندامگان های رویشی کشنده است زنده بماند

جملاتی از کاربرد کلمه گرما تاب

قضا را افعیی هر روز در تاب ز گرما آمدی تا چشمهٔ آب
ز سرما شب تیره‌ام نیست خواب شوم روز از تاب گرما کباب
ز تاب آفتاب و زخم گرما شدند ازتشنگی حیران و شیدا
خیل بهمن رسید و باطل کرد تاب خورشید و قوّت گرما
در ایام با حور و گرمای گرم که از تاب خورشید شد سنگ نرم