گرم کن بدنۀ سیلندر
جملاتی از کاربرد کلمه گرم کن بدنۀ سیلندر
در عین زمستانی چون گرم کنی مرکب از گرمی میدانت برسوزد تابستان
آتشی در دل برافروز آنگهی گرم کن هنگامه ی وعظ ای رهی
تنگ ابریشمین بکش بر چنگ گرم کن بارگیر گلگون را
ز خامیهای من ای شمع اگر افسرده شد مجلس تو بنشین با حریفان گرم کن صحبت، که من رفتم