گردون وش. [ گ َوَ ] ( ص مرکب ) آسمان گونه. مانند آسمان : وآن چنگ گردون وش سرش ده ماه نو خدمتگرش ساعات روز و شب درش مطرب مهیا داشته.خاقانی.
معنی کلمه گردون وش در فرهنگ فارسی
مانند آسمان فلک مانند : وان چنگ گردون وش سرش ده ماه نو خدمتگرش ساعات روز و شب درش مطرب مهیا داشته . ( خاقانی )
جملاتی از کاربرد کلمه گردون وش
آنگه چشم دختر زهرا در آن ميانبر پيكر شريف امام زمان فتادبى اختيار نعره هذا حسين از او سر زدچنانكه آتش از آن در جهان فتادپس با زبان پرگله آن بضعة الرسولرو در مدينه كرد كه يا ايها الرسولاين كشته فتاده به هامون حسين تستوين صيد دست و پا زده در خون حسين تستاين نخل تر كز آتش جانسوز تشنگىدود از زمين رسانده به گردون حسين تستاين ماهى فتاده به درياى خون كه هستزخم از ستاره بر تنش افزون حسين تستاين خشك لب فتاده ممنوع از فراتكز خون او زمين شده جيحون حسين تستپس روى در بقيع و به زهرا خطاب كردمرغ هوا و ماهى دريا كباب كردكى مونس شكسته دلان حال ما ببينما را غريب و بى كس و بى آشنا ببينتن هاى كشته گان همه در خاك و خون نگرسرهاى سروران همه بر نيزه هاببيندر روايت است وقتى پيامبر را دفن كردند، حضرت فاطمه پرسيد: چگونه دلتان آمد خاكبر صورت پيامبر بريزيد؟ و شروع نمود به گريه و زارى .
اگر ندارم گردون نگویدم که بدار وگر نتازم گردون نگویدم که بتاز
ای فزوده جهان ز جاه تو فخر وی ز گردون نموده قدر تو عار
قطره بی ظرفم اما چون به جوش آید دلم می کند تنگی خم گردون به جوش باده ام
ببام دیر شد بالای گردون نظر کردست کل در بیچه و چون
عباس معروفی همچنین بنیانگذار سه جایزه ادبی قلم زرین گردون، قلم زرین زمانه و جایزه ادبی تیرگان بود.
فضای ناامن و پلیسی تلویزیون و سانسور پی در پی، کوشان را بر آن داشت تا باز به سوی نقد و روزنامهنگاری روی بیاورد. از این رو پس از همکاری با دورهٔ نخست «آدینه» و انتشار مقالههایی دربارهٔ تئاتر، تلویزیون، شعر و عرفان، سردبیری ماهنامهٔ «دنیای سخن» را به عهده گرفت و پس از تعطیلی موقت این نشریه، با همکاری عباس معروفی مجله گردون را منتشر کرد و کوشید به مفاد بیانیهای که در بارهٔ نسل سوم ادبیات ایران منتشر کرده بود، جامهٔ عمل بپوشاند.
نام ایشان چون روح باقی ماند ورچه گردون فنای ایشان خواند
پیشتر که اصالت و مبنای این شعر کشف نشده بود در معنی مصرع بدرود گفته شده بود اگر واژه را خلیف یا خلیفه بخوانیم میتواند نویسنده دستخط باشد و او اشاره به چرخ گردون و (آس) آسمان و گردش روزگار دارد و آسمانی شدن مفهوم درگذشت و رفتن به بهشت را میرساند او آرزو کرده که در بهشت فرد ژاپنی را ببیند معادل ضربالمثل کوه به کوه نمیرسد آدم به آدم میرسد در این بیت مورد نظر بودهاست.
نخستین مجموعه شعر او (دستی به شیشههای مه گرفتهٔ دنیا) در سال ۱۳۷۳ منتشر و برندهٔ قلم زرین مجلهٔ گردون شد.
رمانهای سهگانه چرخ گردون (جاده سفید-چشم اسب-ردپای باد) کتابی از جمیله گوین با ترجمهٔ حسن ابراهیمی الوند است که در سال ۱۳۸۵ منتشر و در مراسم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کتاب برگزیده معرفی شد.
دومین نامه در تاریخ یکشنبه ۳۱ ژوئیه ۱۹۹۵ خطاب به سردبیر نشریه گردون نوشته شدهاست:[ج]
تاثیر گردون بر آگاهیبخشی به جوانان و تغییر مسیر برخی شاعران و نویسندگانی که حلقههای فکری حکومت آنها را با تلاش بسیار به خود جذب کرده بودند، خشم رسانهها و چهرههای فرهنگی حاکمیت را در پی داشت. مرتضی آوینی در یادداشتی تند، «گردون» و روشنفکری ایران را حلزونهایی خانهبهدوش معرفی کرد و درباره فعالیت عباس معروفی و دیگر نویسندگان شناختهشده هشدار داد. روزنامه کیهان با مدیریت مهدی نصیری نیز از جمله مخالفان این مجله بود تا جایی که در یک دادگاه که عباس معروفی در آن حکم برائت گرفت به محمد یزدی، رئیس وقت قوه قضائیه حمله میکند.
هر قدر غم بیند از گردون بود دانا خموش غنچه سانم دل پر از خون باشد و لبها خموش
سرافرازی توانم کرد با گردون در این میدان گر اول قابل قربان تیغ امتحان باشم
این شفق نیست که هر شام و سحر خون من در قدح گردون است
سلول ۱۸ پس از چاپ اول و دوم در سال ۱۳۵۸ و چاپ سوم در سال ۱۳۵۹ تا مدتها اجازهٔ تجدید چاپ در ایران دریافت نکرد. نشر گردون در سال ۱۳۷۸ در برلین این کتاب را تجدید چاپ کرد. انتشارات آتنا در تهران در سال ۱۳۸۱ این کتاب را بار دیگر در ایران به چاپ رساند. در سال ۱۳۹۵ سلول ۱۸ در ایران از سوی نشر نگاه تجدید چاپ شد. چاپ مجدد این کتاب با استقبال چشمگیر خوانندگان مواجه شد و سلول ۱۸ در دومین هفتهٔ ماه اردیبهشت ۱۳۹۵ در مکان دومین کتاب پرفروش کتابفروشیهای تهران قرار گرفت. سلول ۱۸ در ماه اردیبهشت ۱۳۹۵ پرفروشترین کتاب در بازار کتاب ایران شد.
در همه گیهانت چو اختر مسیر بر همه گیتیت چو گردون مدار