گرام کند
جملاتی از کاربرد کلمه گرام کند
که این نامه را نغز و نامی کند گرامی کُنَش را گرامی کند
زلف چون بند کند پای دلی در زنجیر زینهارش که بگویید گرامی دارد
او همچنین همسر، برادر همسر، و برادرزاده همسرش و دیگر اعضای خانواده اش را گرامی میدارد و برای آنها «مادری» فداکار است. او یک دوست فداکار است. او یک برادر ضروری است. او رئیسی عادل و سخاوتمند است، به جای این که این ویژگیها پایان او باشد، در دنیای زیرزمینی هیزیر را نیز تجلیل میکند. او زمانی در رادار دولت قرار میگیرد که به مردی تبدیل شدهاست که میتوان به او اعتماد کرد و همیشه تجارت کرد. دولت فکر میکند کاندیدای مناسبی برای انجام فعالیتهای نامشروعی که میخواهد کنترل کند، نیست. این بزرگترین پیشنهاد به هیزیر است.
علاج این طبیبان می کند درد مرا افزون من این درد گرامی از مسیحای دگر دارم
مرا شاه والا چو نامی کند به پیوند خویشم گرامی کند
ملامتگرا! یا دست از سرزنش بدار یا سخت برنجانم چرا که مرا به رامش طمعی نیست. هرگز، با آن که اشتیاق با من آن کند که کرده، لب به شکوه باز نکنم قدر من در کار عشق، جز خواری نیست. اما آن کس که در عشق زیبائی ها را همه گرد کند و جمع خاطر یابد، گرامی بود و سربلند گردد.
به یک دخترم شه گرامی کند مرا بنده ی خویش و نامی کند
در این کشورت شاه نامی کند به پیوند خویشت گرامی کند
خاک در دستش بود، چون باد، هنگام رحیل هر که اوقات گرامی صرف آب و گل کند
هزار جان گرامی به راه او شد خاک برش چو جلوه کند تحفه ی محقر ما