{weld pass, weld run} [جوشکاری و آزمایش های غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] تک عبور اسباب جوشکاری در طول یا عرض قطعه که در طی آن فلز جوش به طور پیوسته ذوب می شود
معنی کلمه گذر جوش در ویکی واژه
تکعبور اسباب جوشکاری در طول یا عرض قطعه که در طی آن فلز جوش بهطور پیوسته ذوب میشود.
جملاتی از کاربرد کلمه گذر جوش
در گذر از کشتنم کز جوش خون گرم من میشود سوراخ ها در دل چو مجمر تیغ را