گاو سفالین. [ وِ س ُ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از خم شراب. ( آنندراج ) ( غیاث ). صراحی و ظرفی که آن را ازسفال بهیأت گاو ساخته باشند. ( برهان ) : گاو سفالین که آب لاله تر خورد ارزن زرینش از مسام برآمد.خاقانی.رجوع به گاو سفالی و گاو زر شود.
معنی کلمه گاو سفالین در فرهنگ فارسی
کنایه از خم شراب
جملاتی از کاربرد کلمه گاو سفالین
گاو سفالین که آب لالهٔ تر خورد ارزن زرینش از مسام برآمد