کی زاده. [ ک َ / ک ِ دَ / دِ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) فرزند کی. شاهزاده : کی منم کی برد مخالف ، تاج جز به کی زاده کی دهند خراج ؟نظامی.رجوع به کی شود.
معنی کلمه کی زاده در فرهنگ فارسی
فرزند کی . شاهزاده .
جملاتی از کاربرد کلمه کی زاده
بدان زادهست پنداری ز مادر که آتش برکشد از گفت کشور
بعیان اینقدر جور مکن آگه باش که ملک زاده بمن لطف نهانی دارد
مار که در نیویورک زاده شد، دانشآموخته دانشگاه کرنل در دو رشته تاریخ و ادبیات انگلیسی است.
مگر آن شاه بهرِ شاه زاده عروسی خواست داد حُسن داده
دانیل مارتینی دزنونی (ارمنی: Դանիել Մարտինի Դզնունի؛ زاده ۲ اکتبر ۱۸۹۵ - درگذشته ۳۰ اکتبر ۱۹۶۷) تاریخنگاران هنر اهل ارمنستان بود.
دستور زادهای که به اقبال و مکرمت چون واسطه ز عقده همی تابد از انام
وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ (۳) و بهر زاینده و زاده و نازاینده.
فریدون عباسی دوانی در ۱۷ شهریور ۱۳۳۷ در آبادان زاده شد. اصلیت وی برای روستای دوان در شهرستان کازرون واقع در استان فارس است، اما خانوادهٔ وی به استان خوزستان مهاجرت کرده بودند. عباسی پس از وقوع انقلاب ۱۳۵۷ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و سه دوره مختلف نیز در جنگ ایران و عراق حضور داشته است.
تو را پروریدم از آن درکنار چو جان خود ای زاده ی نامدار
سومین فرزند جکسون، پرینس مایکل دوم[پ ۱۲] معروف به بِلَنکِت،[پ ۱۳] در سال ۲۰۰۲ زاده شد. جکسون هویت مادرش را فاش نکرد، اما گفت که تولد فرزند در نتیجهٔ لقاح مصنوعی از سلولهای اسپرم خود او بوده است.
من شاهباز زاده شاه شریعتم از بهر صید طایر قدس حقیقتم
بود دهقان جوانی آزاده هم هنرمند و هم ملک زاده
زاده از یکدگر به علم و به دم آدم از احمد احمد از آدم
او در ۹ سپتامبر ۱۹۶۳ در باکو آذربایجان و در یک خانواده اصیل آذربایجانی زاده شد.
روزی اینگونه که با عمر ابد زاده بهم چون توان روزه بسر برد مگر ما خضریم