کوه بر
معنی کلمه کوه بر در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه کوه بر
باغ برکند پرنیان و پرند کوه پوشید توزی و کتان
یکی مرغ دیدم چو کوه گران که از هیبتش خیره گشتی روان
ای خوبتر از لیلی بیم است که چون مجنون عشق تو بگرداند در کوه و بیابانم
چو بر دامن کوه بنشست ماه یلان بازگشتند ز آوردگاه
برق با سرعت عزمت همه صبرست و سکون کوه با صدمه حکمت همه سیرست و شتاب
چو دیده بسته یکدم آرمیدند به دم خود را فراز کوه دیدند
بسان ابر آذاری خروشان فرود آمد ز کوه آشفته اکوان
که چندانی غم و اندوه دارم که گوئی بر دلی صد کوه دارم
هژبران به دشت و گوزنان به کوه شده غرقهخون گروها گروه
جواب مدعی نشنیده گوشی از لب صبرم که هرگز بر نمی گیرد صدا از کوه تمکینم