کهریز حاجی خان م
جملاتی از کاربرد کلمه کهریز حاجی خان م
پس از حاجی خان قلمرو خوانین دشتی انسجام خود را از دست داد. حسین خان، معروف به حسین خان بزرگ یا حسین خان دوم به عنوان جانشین پدر در کاکی مینشست. اما برادران به ویژه محمد حسن خان که در شنبه بود و محمدخان که در خورموج مینشستند حاضر به اطاعت از برادر ارشد نبودند. حیدرخان هم مانند دو برادر دیگر بردستان را در دست داشت.
از آزاد خان یک پسر به نام حاجی خان به جای ماند
شاخهای از خانهای مقدمِ زنجان، خاندان مقدم سلیمی است. جد بزرگ این خانواده سلیمخان بوده است، پسر او فتحعلیخان نام داشته و نوادهاش علیخان مقدم سلیمی (معروف به فتحالممالک) بوده است. حاجی خان که در حدود سال ۱۳۱۸ خورشیدی فوت کرده است، اولین نسل این خانواده است که به نام خانوادگی رسمی «مقدم سلیمی» نامیده شده است. از وی یک سفرنامهٔ حجاز به جای مانده است.
پس از آن جلسه ای فی مابین حاجی خان، فریدون عبدل و عبدالکریم زمان در زیر کُنار صفرها واقع در غرب تل ملایی فعلی برگزار میشود و عبدالکریم به خان میگوید: چرا باید به شما مالیات دهم؟ شما حرف زور میزنید؟ با توجه به زیر بار نرفتن عبدالکریم زمان نسبت به پرداخت مالیات به خان چاه شرف، حاجی خان، عزمش را برای حمله به تل ملایی باستانی (قدیم) جزم میکند و با نیروهای تحت فرمانش تل ملایی قدیم را محاصره میکند تا عبدالکریم زمان و داییهایش را شکست دهد.
۲ تا از فرزندان وی هم در جنگ حاجی خان کشته میشوند که با این احتساب از ۱۰ فرزند وی تنها دونفر.
ابول محمدعلی (مهلی) محسن جد طایفه آشوری با حاجی خان مراوداتی داشته و به خان چاه شرف پیشنهاد میدهد اگر مرا بهجای عبدالکریم زمان بعنوان کدخدای تل ملایی قدیم منصوب کنی به شما مالیات میدهم.
گفته میشود پس از این جنگ به دلیل دشمنی عبدالکریم زمان با حاجی خان و مراودات محمدعلی (مهلی) محسن با خان چاه شرف، عبدالکریم زمان کینه وی را به دل میگیرد و حدود دو سال بعد از این واقعه مرحوم ابول محمدعلی (مهلی) محسن آشوری که قصد احداث برکه ای در زمین مرحوم عبدالکریم زمان را داشته، با مخالفت عبدالکریم روبرو میشود و عبدالکریم زمان، مرحوم ابول آشوری یا ابول محمدعلی (مهلی) محسن آشوری جد طایفه آشوری را به قتل میرساند.