که خوار

معنی کلمه که خوار در لغت نامه دهخدا

که خوار. [ ک َه ْ خوا /خا ] ( نف مرکب ) کاه خوار. که کاه خورد. که خوراک وی کاه باشد چون اسب و استر و دیگر ستوران :
ز علم بهره ما گندم است و بهر تو کاه
گمان مبر که چو تو ما ستور که خواریم.ناصرخسرو.

معنی کلمه که خوار در فرهنگ فارسی

کاه خوار که کاه خورد ٠ که خوراک وی کاه باشد چون اسب و استر و دیگر ستوران ٠

جملاتی از کاربرد کلمه که خوار

كلمه (سخريه ) كه مبدء اشتقاق كلمه (يسخر) است ، به معناى استهزاء مى باشد. واسـتـهـزاء عـبـارت است از اينكه چيزى بگويى كه با آن ، كسى را حقير و خوار بشمارى ،حـال چـه ايـنـكـه چنين چيزى را به زبان بگويى و يا به اين منظور اشاره اى كنى ، و ياعملا تقليد طرف را در آورى ، به طورى كه بينندگان و شنوندگان بالطبع از آن سخن، و يـا اشـاره ، و يا تقليد بخندند. و كلمه (قوم ) به معناى جماعت است ، كه البته دراصـل بـه مـعـنـاى جماعتى از مردان است ، و شامل زنان نمى شود، چون مردانند كه به امورمـهـمـه قـيـام مى كنند نه زنان . و مراد از (قوم ) در آيه مورد بحث همين معنا است چون اينلفظ در مقابل (نساء) قرار گرفته .
هر دو با یکدگر چو یار شدند جاودان خوار و خاکسار شدند
نگر تا چه گوید بران کار کن خرد برگزین این جهان خوار کن
و بايد دانسته باشد كه خداوند با هيچيك از بندگانش خويشى ندارد. و مردم عموماً درپيشگاه ذات مقدّس او مساوى هستند. به طورى كه آدم گردنكش بايد خوار شود تا حقّ را ازاو بگيرند، و انسان درمانده را بايد عزيز داشت تا بتواند حقّش را بگيرد.
به دل گفت اگر نکشمش خوار و زار درین دور گردون نگیرم قرار
نقطه مقابل اين زن ، زنى است كه بر اثر سوء رفتار و گفتار و عملكردهاى ناشايسته وموضعگيرى و اقدامهاى ناپسند و نابخردانه خود را در ميانفاميل و آشنايان خوار و ذليل كرده است . چنين زنى در روايت ديگرى ازرسول اكرم صلى الله عليه و آله داراى خصلتى ازخصال بدترين زنان است (30).
نه با من ستیزه روا داشتند که حق نبی خوار بگذاشتند
آن كه خويش را گرامى دارد، دنيا در چشم او خوار است به روزگار كودكى اسكندر،ارسطو او را گفت : چون به فرمانروايى رسى ، مرا در كجا جاى خواهى داد؟ و او گفت :آنجا كه فرمانبريت قرار دهد.
581- گمان نمى كنم عمر روزى را كه با دوستش ابوبكر خوار و زار از جنگ خيبربازگ گ گشت ، فراموش كرده باشد كه پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - فرمود:((فردا عَلَم اسلام را به دست كسى مى دهم كه خدا و پيغمبر را دوست بدارد و خدا و پيغمبرهم او را دوست بدارند. و فتح خيبر به دست او انجام گيرد! ثابت بماند و فرار نكند)).
نبود از خواری آدم که خالی گشت ازو جنت نبود از عاجزی وامق که عذرا ماند ازو عذرا
آن حضرت را مى خواست خوار كند از مدينه به سامرا كه پايتختش بود دعوت كرد، وقتىحضرت سامرا آمد، آن آقا را تا مدتها در كاروانسراى بى كسان و غريبان و گداهامنزل داد.
چه دانستم که از حالم نخواهی با خبر بودن؟ من این خواری بدان دیدم که میگفتم: مگر باشی

اگـر خـداوند متعال آن عزت و عظمت را به يوسف داد، براى آن بود كه همسر عزيز مصر وبرادرانش - كه بعدا به مصر آمدند و يوسف را شناختند- به اين حقيقت واقف شوند كه عزّتو ذلّت بـه دسـت آفـريـنـنـده ايـن عـالم و خـالق اين جهان هستى است ، از اين رو آنان هر چهخـواسـتـند يوسف را خوار و زبون سازند به همان اندازه خداى تعالى او را عزيز و محترمگردانيد. آنان از علاقه قلبى يك پدر پير به وى حسادت ورزيده و زندگى محدود خانهيـعـقـوب و فـرمـان بـردارى مـحـوطـه كـاخ عـزيـز را از او دريـغ داشـتـنـد. خـداى تـعـالىفرمانروايى بى چون و چراى تمام كشور مصر را به او موهبت فرمود و عظمت و محبت او رادر دل ميليون ها انسان انداخت . آن ها با تشكيل جلسات متعدد، نقشه نابودى و خوارى يوسفرا كـشـيـدنـد،امـا خـداى تعالى به وسيله همان نقشه ها زمينه عظمت و آقايى يوسف رافراهم ساخت .

حضرت فرمود: خداوند ايمان را روزى تو كرد و به وسيله آن بدنت را از آتش دوزخمصون كرد و عافيت و سلامتى را نصيب تو گردانيد و تو را بر اطاعتش يارى نمود و بهتو قناعت بخشيد و از اينكه خوار و بى آبرو گردى حفظ كرد.
در خواری عشق، خودفروشیست، هنر افسانهٔ ما بر سر بازار خوش است

رواى گويد:عليا مكرمه ام كلثوم دختر امير مومنان على عليه السّلام در همان روز از پشتپرده خطبه خواند در حالتى كه صدا به گريه بلند كرده بود فرمود: اىاهل كوفه ! رسوايى بر شما باد! چه شد كه حسين عليه السّلام را خوار ساختيد و او رابكشتيد و اموالش را به غارت بدريد و آن را متصرف شديد مانند تصرف ميراث و زناناو را اسير نموديد و ايشان را به رنج و سختى افكنديد؛ پس زيان و هلاكت بر شما باد!آيا مى دانيد چه داهيه و جنايت بزرگى مرتكب شديد و چه بارگناه بر دوش گرفتيد وچه خونها كه ريختيد و چه حرمى را مصيبت زده نموديد و چه دخترانى را غارت نموديد و چهاموالى را به تارج برديد، كشتيد آن مرداين را كه بعد ازرسول صلى الله عليه و آله بهترين خلق بودند و ترحم از دلهايتان كنده شده آگاهباشيد كه رستگارى براى لشكر خداى ست و لشكر شيطان خاسر و زيانكارند.

نیست قرنفل خسیس و خوار سوی ما گرچه ستوران نمی‌خورند قرنفل
این دل پرحسد و کینه که در بر داری سینه را ساخته خواری کش هر دست ردی
و انى اقسم بالله قسما صادقا لئن بلغنى انك خنت فى فى ء المسلمين شيئا صغيرا اوكثيرا، لاءشدن عليك شدة تدعك قليل الوفر،ثقيل الظهر، ضئيل الاءمر ؛ (191) صادقانه به خداوند سوگند ياد مى كنم كه اگربه من گزارش برسد كه از غنايم و بيت المال مسلمانان چيزى كم يا زياد به صورتخيانت برداشته اى ، چنان بر تو سخت مى گيرم كه اندكمال مانى ، و درمانده به هزينه عيال ، و خوار و پريشانحال !.
کی بود کز نور تو روشن شود تیره دلم؟ کی به روز آید شب بیچارهٔ خوار حقیر؟