کمی بیشی

معنی کلمه کمی بیشی در لغت نامه دهخدا

کمی بیشی. [ ک َ ] ( اِ مرکب ) خلاصه جمعبندی فرد حساب از زیادی و یا کمی. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه کمی بیشی در فرهنگ فارسی

خلاصه جمع بندی فرد حساب از زیادی و یا کمی

جملاتی از کاربرد کلمه کمی بیشی

سپهبد به لشکر نگه کرد وگفت که کمی و بیشی نشاید نهفت
بگویم سخن هرچ پرسد زمن ز کمی و بیشی آن انجمن
ختم سخن کنم به دعای تو تا ابد کاین مدّعا بهست ز هر بیشی و کمی
بین کفت را که به بیشی و کمی قبض و بسط از درم و بی درمی
ز دستور و گنجور و از تاج و تخت ز کمی و بیشی و از ناز و بخت
ز کمی و بیشی و از رنج و آز به نیروی یزدان شدم بی نیاز