کمر بر کمر. [ ک َ م َ ب َ ک َ م َ ] ( ق مرکب ) یعنی بلندی بر بلندی چه کمر به معنی بلندی هم آمده است. ( برهان ) ( غیاث ). بلندی بر بلندی. ( ناظم الاطباء ). کمرکوهی متصل به کمرکوهی دیگر. ( فرهنگ فارسی معین ) : کمر بر کمر کوه بر کوه راند گریوه گریوه جنیبت جهاند.نظامی ( از آنندراج ).کمر بر کمر گرد بر گرد کوه یکی وادیی بود دریاشکوه.نظامی.|| ( ص مرکب ) به معنی برابرنیز آمده. ( غیاث ). || متصل و باهم پیوسته. ( آنندراج ). و رجوع به کمردرکمر شود.
معنی کلمه کمر بر کمر در فرهنگ فارسی
۱ - کمر کوهی متصل بکمر کوهی دیگر : ( کمر بر کمر کوه بر کوه راند گریوه گریوه جنیبت جهاند ) . ( نظامی ) ۲ - پیوسته بهم متصل بصف .
جملاتی از کاربرد کلمه کمر بر کمر
آن نیشکر از عشق تو صد جای کمر بست شکر تو نبشتست بر اطراف کمر بر
یکی خود چینی به سر برنهاد کمر بر میان بست و دل برگشاد
هرانکس که زنده است ز ایرانیان بیارم ببندم کمر بر میان
با پسته ی تنگ تو شکر بر هیچست با موی میان تو کمر بر هیچست
ز تازی و هندی و ایرانیان ببستند پیشش کمر بر میان
دگر جوشن گرد و بر گستوان به پولاد بست آن کمر بر میان
نشیننده بر بزمگاه کیان منم تاج بر سر کمر بر میان
تا دست قمر بگرد گلزارت از مشگ کمر بر ارغوان بستست
که چونین دلاور ز ایرانیان نبندد به مردی کمر بر میان
چو دارا به تخت مهی برنشست کمر بر میان بست و بگشاد دست