کم اوردن

معنی کلمه کم اوردن در لغت نامه دهخدا

( کم آوردن ) کم آوردن. [ ک َ وَ / وُ دَ ] ( مص مرکب ) غلبه کردن.
- کم آوردن کسی را ؛ غلبه کردن بر او. ( فرهنگ فارسی معین ). بامن برآیند یا توانند که با من کاوند و مرا کم آرند... ( کشف الاسرار ج 6ص 552، از فرهنگ فارسی معین ). کفره قریش ما را کم توانند آورد. ( کشف الاسرار ج 6 ص 238، ایضاً ).
|| کسر پیدا کردن ازحد معین که مورد حاجت است. از حد لزوم و احتیاج کمتر موجود داشتن چیزی. کسرآوردن : حسابدار بانک امروز دویست تومان کم آورد. برای خرید به بازار رفتیم اما پول کم آوردیم و مقروض شدیم.

معنی کلمه کم اوردن در فرهنگ فارسی

( کم آوردن ) ( مصدر ) کم آوردن کسی را . غلبه کردن بر او : ( با من بر آیند یا توانند که با من کاو ندو مرا کم آرند ... ) ( افهم الغالبون کفر. قریش ما را کم توانند آورد ) .
غلبه کردن . یا کسر پیدا کردن از حد معین که مورد حاجت است .

جملاتی از کاربرد کلمه کم اوردن

لِیَقْطَعَ طَرَفاً تا گوشه‌ای ببرد و جوقی کم کند، مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا از ایشان که کافر شدند، أَوْ یَکْبِتَهُمْ یا ایشان را بهزیمت نمودن و کم آوردن‌ بر روی افکند، فَیَنْقَلِبُوا خائِبِینَ (۱۲۷) تا برگردند از آنچه پیوسیدند نومید.
در این بیت حافظ علت حل شدن شکر در آب را کم آوردن شکر در برابر شیرینی لب یار می‌داند.
او همچنین اظهار داشت که بیشتر لحظات خنده‌دار مجموعه برروی موقعیت‌ها و بازی‌های شبنم مقدمی و فرهاد اصلانی می‌گذرد. مجتبی احمدی، دبیر گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، بازی‌های خوب مجموعه را ستود و به نبود داستان قوی و کم آوردن مجموعه در قسمت‌های پایانی انتقاد کرد. رسول خردمندی، منتقد وبسایت سرگرمی، نمره ۷٫۵ را به این فصل داد و درباره آن گفت: «هیولا با قدرت ماجرایش را آغاز کرد اما مثل دیگر آثار مهران مدیری در پایان‌بندی ناب و ایده‌ آل شکست خورده است.