کلیم عمران

معنی کلمه کلیم عمران در لغت نامه دهخدا

کلیم عمران. [ ک َ م ِ ع ِ ] ( اِخ ) کلیم بن عمران. کلیم پسر عمران. موسی پسر عمران. موسی بن عمران :
فراش درت کلیم عمران
چاووش رهت مسیح مریم.جمال الدین عبدالرزاق.و رجوع به کلیم و کلیم اﷲ و موسی شود.

جملاتی از کاربرد کلمه کلیم عمران

اعجاز کف کلیم عمران آثار دم مسیح مریم
ای پیرو و تو کلیم عمران وی پیشروت مسیح مریم
سنان او همه ماران فتنه خورد مگر خلیفه است عصای کلیم عمران را