کلک دره بالا
جملاتی از کاربرد کلمه کلک دره بالا
اهمیت کشاورزی در اقتصاد اسرائیل در طول زمان کاهش یافته است و به تدریج به مقادیر کمتری از تولید ناخالص داخلی (GDP) دست مییابد. در سال ۱۹۷۹، کشاورزی حدود ۶٪ از تولید ناخالص داخلی GDP را تشکیل میداد، در سال ۱۹۸۵ به ۵.۱٪ کاهش یافت و امروزه حدود ۲.۵٪ از تولید ناخالص داخلی GDP است.در سال ۱۹۹۵، ۴۳٬۰۰۰ واحد کشاورزی با متوسط اندازه ۱۳.۵ هکتار وجود داشت. ۱۹.۸٪ از این واحدها کوچکتر از ۱ هکتار بودند، ۷۵.۷٪ در اندازه ۱ تا ۹ هکتار بودند، ۳.۳٪ بین ۱۰ تا ۴۹ هکتار بودند، ۰.۴٪ بین ۵۰ تا ۱۹۰ هکتار بودند و ۰.۸٪ بیشتر از ۲۰۰ هکتار بودند.[13] از کل مساحت ۳۸۰٬۰۰۰ هکتار زیر کشاورزی در سال ۱۹۹۵، ۲۰.۸٪ زیر کشت دائمی و ۷۹.۲٪ زیر کشت چرخهای بودند. واحدهای کشاورزی شامل ۱۶۰٬۰۰۰ هکتار استفاده شده برای فعالیتهای غیر کشت بودند. کشت اساسا در مناطق ساحلی شمالی، تپههای داخلی و دره بالای رود اردن انجام میشد.
مناطق کمارتفاع ساحل دریای خزر به دلیل وضعیت توپوگرافیکشان، دارای نوعی بسیار ویژه از آب و هوای هیرکانی هستند. کل استان گیلان متعلق به این منطقهٔ بهطور خاص مرطوب و سبز است: جریانات جوی غالب شمالی-جنوبی، بر فراز دریا مرطوب شده، توسط مانع قویالبرز مجبور به بالارفتن شدید میشوند و نتیجتاً در همه سال به فراوانی بر جلگه و کوهپایه شمال غربی رشته کوه میبارند. نظام بارش در پاییز (سپتامبر تا دسامبر) وقتی که ناپایداری جوی در بالاترین نقطه خود است حداکثر شدیدی نشان میدهد، در زمستان و اوایل بهار متوسط است، در مه تا اوت کمترین مقدار را دارد (ولی عموماً به حد کافی زیاد هست تا بالاتر از حد ماههای خشک بماند). بارندگی متوسط سالانه بین ۱۲۰۰ تا ۱۸۰۰ میلیمتر در طول خط ساحلی متغیر است (۱۲۳۳ در آستارا، ۱۷۵۵ در انزلی)، در گوشه جنوب غربی جلگه به سوی یک منطقه شبه مرطوب کاهش مییابد (۱۰۸۶ در فومن و ۸۵۵ در شاندرمن) و در بخش پستتر کوهها دوباره به مقادیر خیلی زیاد تا ۱۵۰۰–۱۸۰۰ میلیمتر (۲۴۰۰ میلیمتر در دره بالای ماسال) میرسد. در طول دره سفیدرود، که هر بعدازظهر تابستانی باد شدید شمالی منجیل آن بر آن میوزد، کاهشی شدید منجر به منطقه شبهخشک مدیترانهای مانند رودبار و منجیل میشود.