کله سن

معنی کلمه کله سن در لغت نامه دهخدا

کله سن. [ ؟ س َ ]( اِخ ) از شعب طایفه عکاشه است که از طوایف هفت لنگ ایل بختیاری است. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ، ص 74 ).

معنی کلمه کله سن در فرهنگ فارسی

از شعب طایفه عکاشه است که از طوایف هفت لنگ ایل بختیاری

جملاتی از کاربرد کلمه کله سن

کله از سر نهاد و جام پیمود و بدور افکند بدستی ساغر صهبا بدیگر دست چنگ اندر
|رافراموش کرده. او یک دندان طلا دارد و به راحتی سر سه کله تهی را شیره می‌مالد.
اندرین ره جز نگه مطلوب نیست این کله یا آن کله مطلوب نیست
صوفی که خاک نیست سرش در ره بتان گفتش به سر زنید که پیرش کله نداد
عمر ربود از تو روزگار نه مخدوم سر ستد از تو فلک نه قصد کله کرد
هر گرد که از صحنت فراش برون رفته مشک کله حورا، کحل بصر اختر
رویی که کله ز مه رباید داری! مویی که به لاله مشک ساید داری!
آن میغ کله بسته بر اوج فکرت تو کزوی هزار قلزم و اخضر فرو چکیده
سرو قدی شکر لبی گلرخ غالیه کله جان مرا به صد زبان زآن رخ و غالیه گله
نافه‌گشا شده صبا غالیه‌سا نسیم گل وه که چه نازنین بود گل‌رخ عنبرین کله