کله زن

معنی کلمه کله زن در لغت نامه دهخدا

کله زن. [ ک َل ْ ل َ / ل ِ زَ ] ( نف مرکب ) لاف زن. ( ناظم الاطباء ) ( از اشتینگاس ).

معنی کلمه کله زن در فرهنگ فارسی

لاف زن

جملاتی از کاربرد کلمه کله زن

حمله بردند بر شه و سپهش عاقبت پست شد سر و کله اش
تو کمربسته چو موری پی حرص روزی من فکنده کله و سوی کمر می نروم
آنکه در باغ همی غنچه کله کژ ننهد راست بشنو ز من از هیبت شاه ز من است
دهستان کله گان، یکی از دهستان‌های بخش کله گان شهرستان گلشن در استان سیستان و بلوچستان ایران است. مرکز این دهستان، روستای کله دین است.
طرفه کله از ناز شکستی و جهانی از هر طرفی چشم بر آن طرف کله داشت
دل به سودای تو سر اندازد سر ز عشقت کله براندازد
نخستین که از مشرق مسند تو کله گوشه بر زد خور آفرینش
این کهنه‌ردای من نهان در هر چین تاج و کله جهان‌سِتانی دارد
ای مفخر روحانیان، وی دیدهٔ ربانیان سرها ز تو شادی‌کنان، بر سر کله رقصان شده
گر غمش سر بجان فرود آرد دل ز شادی کله براندازد
چو خورشید درخشنده کله گوشه برافرازد قبای آتشین گردد به تن برتوزی و کتان