کله زدن

معنی کلمه کله زدن در لغت نامه دهخدا

کله زدن. [ ک ِل ْ ل َ / ل ِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) کله بستن :
رسیدند زی آبگیری فراز
زده کله زرّبفت از فراز.اسدی.یکی هودج از ماه زرین سرش
زده کله زرّبفت از برش.اسدی.زده کله بالای شاهانه تخت
نشسته بر آن یوسف نیک بخت.شمسی ( یوسف و زلیخا ).زده کله وتاج گوهرنگار
برآیین درآویخته شاهوار.شمسی ( یوسف وزلیخا ).چون زدی ابر کله بر خورشید
از لطافت شدی چو ابرسفید.نظامی.و رجوع به کله و کله بستن شود.

معنی کلمه کله زدن در فرهنگ معین

(کَ لَّ. زَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) خیمه زدن .

معنی کلمه کله زدن در فرهنگ فارسی

کله بستن

معنی کلمه کله زدن در ویکی واژه

خیمه زدن.

جملاتی از کاربرد کلمه کله زدن

در ۷ مه ۲۰۰۹ ساترلند به علت درگیری و کله زدن به جک مک‌کالوگ و پرونزا شولر دو طراح داخلی، توسط پلیس نیویورک دستگیر شد. بعداً ساترلند عذرخواهی کرد و پلیس نیز اتهامات را از او برداشت.