کلبه دار

معنی کلمه کلبه دار در لغت نامه دهخدا

کلبه دار. [ ک ُ ب َ / ب ِ ] ( نف مرکب ) دکان دار. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به ماده بعد شود.

معنی کلمه کلبه دار در فرهنگ فارسی

دکان دار

معنی کلمه کلبه دار در فرهنگستان زبان و ادب

{chalet maid} [گردشگری و جهانگردی] خانمی که برای مهمانان کلبۀ کوهستانی واقع در یک تفریحگاه برف سُری آشپزی و نظافت می کند

جملاتی از کاربرد کلمه کلبه دار

روزگاریست که جز جهل و خیانت نخرند داری این مایه و گر نه خر ازین کلبه بران
از آهنگری رست و سالار گشت پس از کلبه داری سپهدار گشت
شوق، دار و خانه اهل بلاست کلبه پر نور مستان خداست
لینکلن در خانواده‌ای تهی‌دست در یک کلبه چوبی واقع در ایالت کنتاکی متولد شد و در ایالت ایندیانا بزرگ شد. او خود تحصیل کرده بود و به یک وکیل، رهبر حزب ویگ و نماینده مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا از ایالت ایلینوی تبدیل شد. در سال ۱۸۴۹، او سیاست را ترک کرد و به وکالت پرداخت، اما پس از حدود ۵ سال در سال ۱۸۵۴ دوباره به دنیای سیاست بازگشت و به عنوان رهبر حزب تازه تأسیس جمهوری‌خواه شناخته شد. لینکلن در سال ۱۸۶۰ کاندیدای ریاست جمهوری شد و با پیروزی در تمامی ایالات شمالی به عنوان اولین رئیس‌جمهور از حزب جمهوری‌خواه برگزیده شد. عناصر طرفدار برده داری در جنوب پیروزی وی را با رد خواسته‌هایشان توسط شمال برای اعمال برده داری برابر دانستند و در نتیجه تجزیه ایالات متحده آمریکا (اتحادیه) را آغاز کردند.
ز چهر گلشن آرا خانه ام خلد برین آور ز لعل روح بخشا کلبه ام دار الشفا گردان
در طول روز به‌طور متوسط تا ۳۰٫۰۰۰ نفر به جمعیت این شهر اضافه می‌شود که بیشتر آن‌ها گردشگر هستند. تراکم جمعیتی مناطق وابسته به شهرداری ۱۰٫۱۷۳ به ازای هر کیلومتر مربع است. نسبت جنسیتی ۱٫۰۱۷ زن به ۱۰۰۰ مرد است که این میزان از متوسط کشوری بیشتر است. زنان به عنوان نیروی کار و اعضای دارای درآمد دار خانوارها، سهم عمده‌ای را به خود اختصاص داده‌اند. به دلیل میزان بسیار بالای مهاجرت، ۳۱ درصد از جمعیت شهر در کلبه‌ها و مناطق فقیرنشین زندگی می‌کنند. مذهب غالب در این شهر هندویسم است و پس از آن بوداییها، مسیحیها و مسلمانها، سایر اقلیت‌های شهر به‌شمار می‌آیند.