کلاه کج

کلاه کج

معنی کلمه کلاه کج در لغت نامه دهخدا

کلاه کج. [ ک ُ ک َ ] ( اِخ ) تیره ای از بهمئی از شعبه لیراوی از ایلات کوه کیلویه فارس. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 89 ).
کلاه کج. [ ک ُ ک َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان یوسف وند است که در بخش سلسله شهرستان خرم آباد واقع است و 300 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

معنی کلمه کلاه کج در دانشنامه عمومی

کلاه کج (سلسله). کلاه کج یک منطقهٔ مسکونی در ایران است که در دهستان یوسف وند واقع شده است. کلاه کج ۱۴۵ نفر جمعیت دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه کلاه کج

کسی را که با تست سر در غرور کلاه از سر و سر ز تن باد دور
با کمال عجز بیدل بی‌نیازی جوهریم در شکست ما کلاه آراییی دارد خمی
جزین آرزو هرچ باید بخواه ز تخت و ز مهر و ز تیغ و کلاه
به غرور جاه و شوکت ز قضا مباش ایمن که به تیغ مرگ نتوان سپر از کلاه‌ کردن
۱۸۶۵ کلاه گاوچرانی (جان باترسون استتسون)
چو شادان نشیند کسی با کلاه به خّمِ کمندش رباید ز گاه
چو فقر دست دهد ترک عز و جاه‌کنید سر برهنه همان آسمان‌ کلاه‌ کنید
ز خقتان کیوان سیاهی بشست کلاه بره، درع ماهی بشست
در ژانویهٔ ۲۰۲۲ آلمان ارسال هویتزرهای ۱۲۰ میلی‌متری بازمانده از آلمان شرقی و از طریق استونی، به‌سوی اوکراین را رد کرد. آلمان اما اعلام کرد که ۵٬۰۰۰ کلاه ایمنی نظامی و یک بیمارستان صحرایی را به اوکراین می‌فرستد، که شهردار کیف ویتالی کلیچکو با تمسخر پاسخ داد: "بعد چه خواهند فرستاد؟ بالش؟"
بگذرد دور عمر تو ناگاه بر سرِ دیگری نهند کلاه
کلاه نمدی (کِلاو): کلاه مدور و بدون لبه‌ای است که از نمد ساخته می‌شود و در قسمت بالای آن سه عدد سوراخ ریز به صورت مثلث تعبیه شده است.
بزرگان برو خواندند آفرین که بی‌تو مبادا کلاه و نگین
کسی کز عقل صد کل را کلاه است ز کوری همچو بی مغزان راهست