کل گشتن. [ ک َ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) کل شدن. کچل شدن. بی مو شدن سر : دید پر روغن دکان و جاش چرب بر سرش زد گشت طوطی کل ز ضرب.مولوی.
معنی کلمه کل گشتن در فرهنگ فارسی
کل شدن . کچل شدن . بی مو شدن
جملاتی از کاربرد کلمه کل گشتن
به آن مه در سر مستی حدیثی گفتهام کین دم نه ز آن برمیتوان گشتن نه دیگر میتوان گفتن
سرشک، خون روان دل من است ولیک سفید گشتن او را عجایب است عجاب
این قبیلهها که در جنوب روسیه امروزی، میزیستند، به وسیلهٔ پارسیها سکاها (از ریشه فارسی باستان ska به معنی «نیرومند، قدرتمند») خوانده میشدند؛ در حالی که یونانیها، این مردمها را اسکیتها (به یونانی: scythai) مینامیدند. مهشید میرفخرایی هم معتقد است که سکاها، به معنی «نیرومندی» است، در حالی رضایی باغبیدی واژه فارسی سکا (saka) را، مشتق از ریشه باستانی sak*، به معنی «رفتن، گشتن، گردیدن» دانسته و سکاها را «سرگردان و خانهبهدوش» میداند.
من به مكه رسيدم (اما چه مكه اى ؟!) شما مردم مكه را نيك مى شناسيد (و از خشم و كينه آناننسبت به من آگاهيد) كسى از آنان نبود جز اينكه اگر مى توانست مرا قطعه قطعه كند و هرپاره از آن را بر بالاى كوهى بگذارد، چنين مى كرد و از آن دريغ نداشت . هر چند اين كاربه قيمت از دست دادن جان او و تباه گشتن خاندان او و از بين رفتن اموالش تمام شود.
ناکرده پای سعی چو پرگار آهنین گشتن به گرد نقطه سودا تمام نیست
بدخو نبدی چونین، بدخوت که کرد آخر بدخوتر ازین خواهی گشتن سرآن داری؟
در ژوئن ۲۰۰۸، دریمورکس گزارش داد که به دنبال تأمین مالی است که به آن امکان ادامه فعالیت را بدهد، اما به عنوان یک شرکت تولیدکننده مستقل. سرانجام پس از جدایی از پارامونت و گشتن دنبال چندین صندوق سهام عمومی برای تأمین مالی، اسپیلبرگ با گروه ریلانس قرارداد صدور مجوز را برای استفاده از مارکهای تجاری، آرم و نام دریمورکس برای تولید و انتشار فیلم منعقد کرد.
صحبت نیکان حجاب زنگ غفلت می شود ایمن است از سبز گشتن آب تا در گوهرست
و قوله تعالی وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ الآیة... صفت کعبه میکند میگوید این خانه را باز گشتن گاه خلق کردیم که میآیند بآن و باز می آیند، هر چند که بیش آیند بیش خواهند که آیند
ز باز گشتن باران ز ابر، دانستم تلاش مرتبه می آورد پشیمانی
چه بد عهدی است کآوردی ز عهد عشق بر گشتن نه با من عهدها کردی که با عهد و وفا باشی
(توارى ) به معناى گشتن و نهان گاهى جستن است ، و از ماده (وراء) گرفته شده ،و كلمه (هون ) به معناى ذلت و خوارى است ، و كلمه (دس ) به معناى پنهان كردن است .
فرماندهان او پیشنهاد کردند که در شهر ری مستقر شوند، تا در صورت طولانی گشتن جنگ از نظر آذوقه دچار مشکل نشوند، از سرمای هوا نیز مصون باشند و بتوانند در صورت لزوم منتظر کمک از سوی خراسان بمانند.
در جنگ احد سپاه مسلمين تلفات فراوان داد. علاوه بر اينكه هفتاد نفر شهيد شدند عده بسيارى نيز جراحت يافتند. مشركين وقتى مقدارى راه بطرف مكه پيمودند از بر گشتن خودپشيمان شدند ابوسفيان گفت مردى كرديم و مردان دلير محمد را از پاى درآورديم ولى بمقصود نرسيره بر گشتيم ، بهتر اينست كه قبل از فرصت يافتن مسلمين براى تهيه لشگر بر گرديم و كار آنها را يكسره نمائيم .
به پیشنهاد ریموند دو بکر، ویراستار سابق هرژه، او به زوریخ سفر کرد و به ملاقات فرانز ریکین، یک روانکاو سوییسی رفت تا بتواند معنی رویاهای هرژه را پیدا کند. ریکین، به این نتیجه رسید که دلیل این رویاهای هرژه، گشتن به دنبال پاکی است که در نهایت منجر به نوشتن کتاب تنتن در تبت شد. ریکین، به او پیشنهاد کرد که برای رهایی از این مشکلات، باید نوشتن داستانهای تنتن را متوقف کند و حتی هرژه در مقطعی این پیشنهاد را بررسی کرد و قصد داشت تمرکز خود را روی هنرهای دیگر بگذارد اما به این نتیجه رسید که این کار، به نوعی قبول شکست است و ترجیح داد که ماجراهای تنتن را ادامه دهد.
کار من گفتار خوب و، رای علم و طاعت است کار این دولاب گشتن گاه زیر و گه زبر
ذلیل عشق تو بودن قتیل تیغ تو گشتن خوش است ورنه چه حاصل خود از حیات و هلاکم
ايـن قـسـمت از فرمان الهى ـ كه بعيد نيست ادامه همان فرمان قبلى باشد ـ به اين صورتبه موسى وحى شد كه : دريا را به حال خود - گشوده ـ واگذار كه آن ها سپاهى غرق شـدنـى هـسـتـند.(870) يعنى چنين تقاضايى نكن يا در انتظار باز گشتن دريا به حال سابقش نباش كه اين شكاف هاى دريا وسيله نجات شما و نابودى فرعونيان و غرق شدن آن هاست .