کل سفید

معنی کلمه کل سفید در لغت نامه دهخدا

کل سفید. [ ک َ س ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان کلیایی بخش سنقر کلیایی است که در شهرستان کرمانشاهان واقع است و 550 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

جملاتی از کاربرد کلمه کل سفید

تا دو چشم آن سیه چشمان بدید دل برید از هر سیاه و هر سفید
عشق می باید که آرد خون عاشق را به جوش می برآید از دل افسردگان خنجر سفید
زنم به زلف تو انگشت و بر دو دیده نهم اگر سفید شود ز انتظار آمدنت
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می‌توان به آشپزخانه، انتقام سفید، ایپ من: مبارزه نهایی، مروارید اژدها و جزیره اسرارآمیز اشاره کرد.
گرچه مویم سفید گشت چو شیر چهره از خون خضاب کرده توست
یار موی سفید دید و گریخت که بدزدی دلش نوآموز است
این نژاد متعلق به منطقه نرماندی فرانسه می‌باشد و از مشخصات ممیزه آن امکان تفکیک نر وماده از روی رنگ می‌باشد، به‌طوری‌که غاز نر همیشه سفید رنگ است، در حالی که غاز ماده به رنگ سفید وخاکستری است. رنگ چشم‌های این نژاد همیشه آبی است. غاز نر در حدود ۵/۴ تا ۵/۵ کیلوگرم وغاز ماده در حدود ۴ تا ۵ کیلوگرم وزن دارد.
تا حصار دز سفید و حصن شهر با یزید رایتش را شد مقام و موکبش را شد مقر
تا خلوت یوسف که صبا راه ندارد از دیده یعقوب عجب راه سفیدی است
یک مدل خودهمبسته می‌تواند به صورت خروجی یک فیلتر پاسخ ضربه با قطب‌های نامحدود که ورودی آن نوفهٔ سفید است، در نظرگرفته شود.
ابر چون چشم زلیخا بهر یوسف ژاله بار ژاله ها چون دیده ی یعقوب پیغمبر سفید
چو گر شد ز بس عمر مویم سفید هنوزم به نیروی باشد امید
۹۹٫۹۸ گرم از هر ۱۰۰ گرم شکر سفید را کربوهیدرات‌ها تشکیل می‌دهند و این مقدار شکر حاوی ۳۸۷ کیلو کالری است.
حور جمع اَحور و حَوراء، به کسی می‌گویند که سیاهی چشمش کاملاً مشکی و سفیدی آن کاملاً شفاف است و دارای پلک‌هایی باریک است (همانند چشمان آهو) و گاه به زنان سفیدچهره (سیمین‌تن) نیز گفته شده است.
شد از فشار گردون، موی سفید و سر زد شیری که خورده بودیم، در روزگار طفلی
«کولتَ» کلاهی است نمدی از پشم سفید که به چندین شکل با تزئینات مختلف می‌بافتند.