کشیده گر
معنی کلمه کشیده گر در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه کشیده گر
هرجا که از پی تو فغانی کشیده آه مستانه رفتهای و ترنم نمودهای
کشیده است مگر تیغ، کوه تمکینت که آفتاب ز حیرت چو چشم قربانیست
فسادها به تحمل صلاح میگردد سپر ز تیغ کشیدهست آرمیدن موج