کشیده گر

معنی کلمه کشیده گر در لغت نامه دهخدا

کشیده گر. [ ک َ / ک ِ دَ / دِ گ َ ] ( ص مرکب ) زردوز. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه کشیده گر در فرهنگ فارسی

زر دوز

جملاتی از کاربرد کلمه کشیده گر

هرجا که از پی تو فغانی کشیده آه مستانه رفته‌ای و ترنم نموده‌ای
کشیده است مگر تیغ، کوه تمکینت که آفتاب ز حیرت چو چشم قربانیست
فسادها به تحمل صلاح می‌گردد سپر ز تیغ‌ کشیده‌ست آرمیدن موج