کشته سوز
معنی کلمه کشته سوز در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه کشته سوز
درد اندوه تعب قتل عطش سوز گداز بر تو ای کشته انواع ستم چون گریم
توان به سوز جگر شمع کشته را افروخت ز آفتاب عبث ماه نور میجوید
روز و شبم سوز وکش چو شمع که عاشق سوخته این مراد و کشته آن است