کش خوردن

معنی کلمه کش خوردن در لغت نامه دهخدا

کش خوردن. [ ک ِ خوَرْ / خُرْ دَ ]( مص مرکب ) کش داده شدن شاه در بازی شطرنج. ( یادداشت مؤلف ). مورد کش قرار دادن پادشاه در بازی شطرنج.
کش خوردن. [ ک َ / ک ِ خوَرْ / خُرْ دَ ] ( مص مرکب ) کش پیدا کردن. کاری یا امری طولانی شدن. در کاری اشکالی پیدا شدن و بر اثر آن طول و تفصیل پیدا کردن. ( یادداشت مؤلف ). || احتیاج به «کش » پیدا کردن پارچه یا جوراب یا چیزی جز آنها. ( یادداشت مؤلف ).

جملاتی از کاربرد کلمه کش خوردن

ما از انقلاب سفيد آمده ايم . آقا كو اين انقلاب سفيد؟ ! پدر مردم را در آوردند. آقا من مطلعم ،خدا مى داند كه من رنج مى برم ، من مطلعم از اين دهات ، من مطلعم از اين شهرستان هاى دورافتاده ، از اين قم بدبخت ، من مطلعم از گرسنگى خوردن مردم ، از وضع زراعت مردم .
پس از انقلاب به فرانسه مهاجرت کرد و عاقبت در روز ۲۶ شهریور ماه ۱۳۸۱ در شهر پاریس، با خوردن چند قرص خواب‌آور با کنیاک خودکشی کرد.
در سال ۱۸۱۷ بونگاری سفرهای اکتشافی را با کاپیتان فیلیپ پارکر کینگ به شمال غربی استرالیا در مرمید همراهی خود را ادامه داد. از جمله او توصیه‌هایی در مورد اینکه کدام گیاهان برای خوردن بی‌خطر هستند را برای گروه داشته‌است.
جام طهور در صف رندان پاکباز خوردن ز دست ساقی کوثر بود لذیذ
امام موسى كاظم عليه السلام : ما اهل بيت خود را معالجه نمى كنيم مگر با ريختن آب سردبر بدن تب دار و خوردن سيب
بعد از اين طعام ، ديگر (شريك )، رستگار نخواهد شد هرگز.(فضل بن ربيع ) گفته كه بخدا قسم كه (شريك ) پس از خوردن آن طعام اختياركرد محاديث عباسيين را و اولاد ايشان را تعليم داد و متولى قضاوت ايشان شد و معلومباشد كه اين (شريك ) غير از (شريك بن اعور سلمى ) است كه از اصحاب اميرالمؤ منين (ع ) است و از براى او است قضيه لطيفه اى (28) با معاويه و در كوفهقبل از شهادت (مسلم ) و (هانى ) بچند روز وفات كرد رحمة الله عليه .
3- گياه خوارى ،ارزش نيست . خداوند خوردن گوشتِ حيوانات را يكى از منافع آنها مىشمرد. ( و منها تاءكلون )
این آرتیفکت در نتیجه جابه‌جایی و تکان خوردن قطعه حین تست ممکن است ایجاد شود که به‌صورت خط‌ها یا رگه‌های مستقیم در تصویر مشاهده می‌شوند.
و از استدلالى كه كردند كه او مانند ساير مردم است چونمثل انسان مى خورد و مى نوشد، معلوم مى شود كه براى انسان غير از خوردن و نوشيدنكه خاصيت حى وانيت است كمال و فضيلت ديگرى سراغ نداشته اند و غير از خوردن ونوشيدن كه كمال و فضيلت حيوانات است سعادتى نمى ديدند، تنها خوشبختى بشر رادر اين مى دانسته اند كه چون حيوانات در چريدن و لذت بردن آزاد باشد، همچنان كهقرآن كريم در وصف اين گونه مردم فرموده : (اولئك كالانعام ) و نيز فرموده : (والّذين كفروا يتمتعون و ياكلون كما تاكل الانعام ).
شرط‌ها دارد به‌جا آوردن آن مشکل است خوردن آسان نیست ور یک ذرّه با رندان نمک
ز صد در گر امیدت برنیاید به نومیدی جگر خوردن نشاید
از همه کار جهان نومید شد کار او خون خوردن جاوید شد
بدان كه كم خوردن در همه ازمنه براى صلاح ظاهر و باطن پسنديده است . غذا خوردنضرورى بدن است ، و براى قوت در عبادت و انجام دادن كارها لازم است .
ازو خوردنی خواست رستم نخست پس آنگه ز اندیشگان دل بشست
امام قبول نفرمود و به نزد آن زن فرستاد و فرمود: او را بگوئيد كه ما مى دانيم طعام توحلال است ، اما چون بر طبق حرام پيش ما فرستادى ، خوردن آن ما را روا نيست .(300)
ز خون خوردن و حبس جستیم عور تو گوئی ز مادر کنون آمدیم
جهل باشد عدوت پروردن از پیِ رنجِ دل جگر خوردن