کروی زره

معنی کلمه کروی زره در لغت نامه دهخدا

کروی زره. [ ک ُ ی ِ زِ رِه ْ ] ( اِخ ) نام یکی از خویشاوندن افراسیاب است و در کشتن سیاوش سعی بسیار کرده است. ( برهان ). وی سرانجام گرفتار گیو شد و به قتل رسید. ( از آنندراج ). گروی زره :
کروی زره را بیاورد گیو
دوان با سپهدار پیران نیو.فردوسی.رجوع به گروی زره شود.

معنی کلمه کروی زره در فرهنگ فارسی

سیاهان ساحل عاج واقع در افریقا .

جملاتی از کاربرد کلمه کروی زره

نقش نبرد هرمز دوم، ۸٫۴۰ متر بلندی و ۴ متر پهنا دارد و توسط اشمیت از زیر خاک بیرون آورده شد. در این نقش، هرمز دوم که سوار بر اسب است، دشمنی زره‌پوش را از اسب سرنگون کرده. چهره و تاج این شاهنشاه گزند دیده و معلوم نیست، اما قسمتی از بال عقاب تاج و برجستگی کروی‌شکل آن در جلوی آن به‌خوبی پیداست و مشخص می‌دارد که تاج وی عقابی را نشان می‌داده که دانه‌ای مروارید به منقار داشته است و از روی سکه‌های کتیبه‌دار و ظروف، می‌دانیم که این شخص هرمز دوم است. دشمن نگونسار هرمز، یک ایرانی زره‌پوش است که نیزهٔ بلند هرمز در شکمش فرورفته است.
سنگ‌نگاره نبرد هرمز دوم در زیر آرامگاه اردشیر یکم و سنگ‌نگارهٔ نیمه‌تمام آذرنرسه قرار دارد. این نقش ۸٫۴۰ متر بلندی و ۴ متر پهنا دارد و توسط اشمیت از زیر خاک بیرون آورده شد. در این نقش، هرمز دوم که سوار بر اسب است، دشمن زره‌پوش سوارکار را سرنگون کرده و نیزهٔ بلندی در شکمش فرو برده‌است. چهره و تاج شاهنشاه آسیب دیده اما بخشی از تاج و برجستگی کروی‌شکل آن به‌خوبی پیداست و از روی سکه‌های کتیبه‌دار و ظروف، می‌دانیم که این شخص هرمز دوم است.