معنی کلمه کبوتر صفت در لغت نامه دهخدا کبوترصفت. [ ک َ ت َ ص ِ ف َ ] ( ص مرکب ، ق مرکب ) کبوتروار. کبوترآسا : بهر آن نامه کبوترصفت آید ز فلک نسر طائر که پرافشان به خراسان یابم.خاقانی.
جملاتی از کاربرد کلمه کبوتر صفت زپهلوان سپاهت به عاقبت بگریخت بر آن صفت که کبوتر گریزد از شاهین باز نظر کبوتر دل دید در هوا تیهو صفت اسیر نمودش بچنگلی