کاه در دهن گرف

معنی کلمه کاه در دهن گرف در لغت نامه دهخدا

کاه در دهن گرفتن. [ دَ دَ هََ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) کنایت است از عجز و زنهار خواستن ، چه زنهاری برگ کاه در دهن گرفته امان می خواهد و این رسم هندوستان است. ( غیاث ).

جملاتی از کاربرد کلمه کاه در دهن گرف

چون فتاده است این مصیبت زائران را عمر کاه در تلافی زان طوافش روح بخش و جانفزاست
نه کاه در و ، نه جو، نه سبزه این آخر او چه جایگاهست؟
رفتنش بر ماندگان باشد سبک چون برگ کاه در حیات آن کس که بر دلها گرانی کرده است
همچنانک اسب را توبره‌ای جو از دور بنهند و قدری کاه در پیش او کنند که این میخور و گرد توبره جو مگرد. او بحکم ضرورت کاه میخورد و همگی میل و قصد او سوی جو باشد و او را پای بند بر نهاده باشند نتواند که بنزدیک جو شود تا آنگه که کسی بیاید بند ازو بردارد.
دانه لایق نیست درانبار کاه کاه در انبار گندم هم تباه
نیست ما را دانه ای جز کاه در کشت امید آنهم از بخت زبونم گاه هست و گاه نیست
از ضعف، دلم در تن لاغر ماند پیچیده چو برگ کاه در مکتوبی
گاه دیبای هفت رنک نمود کاه در جلوه آمد از کمخا
عاقبت این خانه‌ها ماتم‌سرایی می‌شود زعفران گر جای برگ کاه در گل می‌کنی
در ادبیات فارسی با نام راه کاهکشان معروف است. چون مانند این است که کاه در پهنای آسمان کشیده شده‌است.
هر که پیوند تعلق ز بد و نیک بردی کاه در خانه او پشت بدیوار نداد