کاسب کار

معنی کلمه کاسب کار در لغت نامه دهخدا

کاسب کار. [ س ِ ] ( ص مرکب ) در تداول عامه ، کسی که ارتزاق از راه کسب میکند. کسی که کسب جزئی دارد. بازاری.

معنی کلمه کاسب کار در فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه از راه کسب امرار معاش کند کسی که کسبی جزئی دارد .

جملاتی از کاربرد کلمه کاسب کار

دربارهٔ حق رأی زنان، خمینی در آغاز مخالف قانونی شدن حق رأی زنان بود. او به همراه ابوالقاسم کاشانی از کسانی بودند که با اعطای حق رأی به زنان در پیش‌نویس لایحه انتخابات در دوران نخست‌وزیری مصدق مخالفت کردند. در ۶ آبان ۱۳۴۱ نیز در جمع تعدادی از کاسبان بازار تهران اعلام کرد که «از ۱۰ میلیون نفر جمعیت زن ایران، فقط یک صد نفر زن هرجایی مایل هستند که این کار بشود». با این حال بعدها مخالفتش با حق رأی زنان را به‌دلیل شرایط خفقان سیاسی حاکم بر ایران دانست و گفت که در جایی که مردان هم حق واقعی رأی ندارند حق رأی زنان ابزار سیاسی است.
طبقات مختلف اجتماع درگیر فقری شدیداند و به سختی روزگار می‌گذرانند. کاسبی پدر اوسا حداد مدت‌هاست کساد است، کمر عمو بندر زیر بار مخارج چند بچه صغیر خم شده و از نداری لباس‌های کهنه می‌پوشد و هرازچندگاهی وصله‌پینه‌شان می‌کند و جعفر خشتمال برای فرار از مشکلات اقتصادی و بیکاری، دست به خودکشی می‌زند. مهاجرت نیروی کار به خارج از کشور و اشتغال زنان در مشاغل زیان‌آور و سخت مانند قاچاق، رختشویی و پخت و فروش نان به مردم، از دیگر نمونه‌هایی است که محمود از زندگی اقتصادی مردمان خوزستان به دست می‌دهد.
حدود ۲۰ میلیون نفر نیروی کار آن را تشکیل می‌دهند که حدود ۳۷٪ آن در بخش کشاورزی مشغول به فعالیت هستند. افرادی که در اردوگاه‌های کار اجباری محکوم هستند نیز بخش دیگری از اقتصاد را به دوش می‌کشند؛ و گاهی در مقطع زمانی دستورهایی از دفتر مرکزی حزب تحت عناوین شعارگونه مانند «بیایید چند دلار بیشتر برای رهبر کاسبی کنیم» برای کمک به اقتصاد مقاومتی کره اعمال می‌گردد. همچنین فرستادن کارگر به کشورهای مختلف و تصاحب دستمزد آن‌ها به عنوان مثال نود و هشت دلار از صد دلار نیز راهی برای درآمدزایی حزب است.
ممکن است کتابداران دریابند که در محدوده زمانی مشخص، پرسشی واحد توسط تعداد قابل توجهی از مراجعان به کتابخانه یا در تلفنهایی که به کتابدار مرجع می‌شود، مطرح می‌شود. در چنین شرایطی کتابداران اطمینان می‌یابند که این هجوم یکباره نمی‌تواند تصادفی باشد و احتمالاً مسابقه‌ای رادیویی، تلویزیونی، روزنامه‌ای، تبلیغاتی، موجب این جریان شده‌است؛ مثلاً «شلوار شاهزاده در مراسم جشن فیلم ویدئویی سیندرلا چه رنگی شده‌است؟» «به دلیل به بازار آمدن کدام نوع لاستیک، کاسبی که کار پنچرگیری لاستیکها را بر عهده داشت مجبور شد که مغازه خود را تعطیل کند؟» گاه پرسش‌های مسابقه‌ها، ساده هستند و گاه عمداً دشوار طرح شده‌اند. (دیانی، ۱۳۸۵، ص ۴۷)
کشتن کسب و کار من است... و کاسبی روبراه است! (به انگلیسی: ‎Killing Is My Business... and Business Is Good!‎) اولین آلبوم استودیویی گروه ترش متال مگادث است که در سال ۱۹۸۵ میلادی و با لیبل کامبت رکوردز منتشر شد.
کاسب دزد به بازار آمد طالبِ مزد ، سرِ کار آمد
پس از جدا شدن دیو ماستین از متالیکا کشتن کسب و کار من است... و کاسبی روبراه است! اولین آلبومی بود که او به‌همراه گروه خودش-مگادث- منتشر کرد. تأکید این آلبوم بر آشفتگی درونی ماستین، ریتم‌های روان و سولوهای سریع و درخشان گیتار الکتریک است. آلبوم موفق شد از اغلب منتقدان موسیقی نقدهای مساعدی بگیرد.
خصوصاً افزایش بهای عمومی هنر با مشتری‌های کاسب کار و طبقه متوسط جامعه باعث شد که او نقاشی پرتره را همانند تصاویر اشیاء بی جان و نقاشی طبیعت پشتیبانی می‌کند؛ و وضاف بر آن او به عنوان نخستین دلال دادو ستد تابلوهای هنری در هلند در زمان خودش پیشرفت کرد.
مولیر ده ساله بود که مادرش را از دست داد. ابتدا در مدرسه‌ای که بیشتر اختصاص به اشراف داشت درس می‌خواند و سپس بعد از مدتی در نزد یک نفر از دوستان پدرش موسوم به پی‌یر گاسندی کشیش معروف مشغول به تدریس بود. پدرش اهل کسب و کار و تجارت بود و اسباب و اثاثیه خانه می‌فروخت و چنانچه مرسوم آن زمان بود عنوان جنس فروش سلطنتی و «پیشخدمت حضور» شاهی را داشت. مولیر نیز در ابتدای جوانی نزد پدر خود به کار و کاسبی می‌پرداخت ولی عاقبت روزی فرا رسید که میان پدر و پسر جدایی افتاد و تا پایان عمر نزدیکی حاصل نگردید. وی همچنین علاوه بر شغل پدری دارای سمت «پیشخدمت حضور» پادشاه نیز بود.