کار یکرو کردن

معنی کلمه کار یکرو کردن در لغت نامه دهخدا

کار یکرو کردن. [ ی َ / ی ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) قطع معامله و قطع دوستی کردن. ( غیاث ) ( آنندراج ).

معنی کلمه کار یکرو کردن در فرهنگ فارسی

قطع معامله و قطع دوستی کردن

جملاتی از کاربرد کلمه کار یکرو کردن

کار یکرو کن، مدارا نیست جز مشق نفاق گرنه سیلاب سرائی آتش اسباب باش
قبله را تغییر ازان محراب ابرو می کنم می روم با آستانش کار یکرو می کنم