کار محکم کردن. [ م ُ ک َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) استوار کردن آن. محکم کاری کردن. ابرام. ( ترجمان القرآن ) : گرفتم عقل محکم کرد کار خویش را صائب ره سیل قضا را سد اسکندر نمی بندد.صائب ( از آنندراج ).
معنی کلمه کار محکم کردن در فرهنگ فارسی
استوار کردن آن محکم کاری کردن
جملاتی از کاربرد کلمه کار محکم کردن
سنگهای باطلهای که در اثر انفجار به وجود میآید توسط یک ماشین سنگخردکن آنها به داخل واگن حمل سنگ که در پشت این ماشین قرار گرفتهاست رسانده شده و به سمت آسانسور برای انتقال به بیرون هدایت میشود. حمل واگنها تا آسانسور توسط کارگران صورت میگیرد. یکی از مهمترین مراحل کار محکمسازی دیوارهها و سقف تونل پس از حفر است. این کار به چند روش از جمله مشگذاری بر روی سقف و دیوارهها و نصب میلههای منحنی شکل (قاب) با فاصلههایی نزدیک به یکدیگر انجام میشود. در هر دو روش فوق دیواره و سقف با بتن در برابر ریزشهای احتمالی مقاومسازی میشود.
به عزم کار محکم کرد بنیاد که بنیاد بزرگی، محکمش باد!
گفت عُمّر که کار محکم نیست وین سخن جمله را مسلم نیست
سرسری مگذر ز تعمیر دل بیچارگان کار محکم کن که در تعمیر دیوار خودی
استقبال از این رمان مثبت بود، با جورج دی استفانو در مجله کتابهای نیویورک با این استدلال که "اد فالکو با زرنگی، شاهکاری از ناسازگاری ادبی را برمیانگیزد، و یکی از شاخصترین چهرهها را به زندگی بازمیگرداند. فرهنگ عامه آمریکایی: دن ویتو کورلئونه. " واشینگتن پست ' پاتریک اندرسون نوشت: "فالکو سبک نثر غنی پوزو و چشم برای جزئیات را گرفتار کردهاست. اگر میخواهید قسمت دیگری از داستان کورلئونه را بخوانید، خانواده کورلئونه یک کار محکم است. " بررسیهای کرکوس آن را بررسی مثبتی کرد و آنرا عنوان کرد: "افزودنی شایسته به دنیای پر سر و صدا از پنج خانواده ".