کار راست کردن

معنی کلمه کار راست کردن در لغت نامه دهخدا

کار راست کردن.[ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بسامان و روبه راه ساختن امور. آماده ساختن وسائل : بازگرد و کار راست کن تا بنزدیک سلطان روی. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 165 ).

معنی کلمه کار راست کردن در فرهنگ فارسی

مستقیم ساختن کار

جملاتی از کاربرد کلمه کار راست کردن

گر ز صد تن داعی یک کار خاست تا نخواهد حق نیاید کار راست
سعی کنم من، نشود کار راست ذات خداوند جهان تا چه خواست
تا بدین غایت که رفت از من نیامد هیچ کار راستی باید به بازی صرف کردم روزگار
قانون اساسی جمهوری همچنین نمادهای ملی کشور را تغییر داد. سرود ریگو به عنوان سرود ملی تأسیس شد و سه رنگ با سه زمینه افقی قرمز-زرد-بنفش، پرچم جدید اسپانیا شد. طبق قانون اساسی جدید، تمام مناطق اسپانیا حق خودمختاری داشتند. کاتالونیا (۱۹۳۲)، باسک (۱۹۳۶) و گالیسیا (اگرچه اساسنامه خودمختاری گالیسیا به دلیل جنگ نمی‌توانست به اجرا درآید)، آراگون، اندلس و والنسیا قبل از بروز جنگ داخلی از این حق استفاده کردند. قانون اساسی طیف گسترده‌ای از آزادی‌های مدنی را تضمین می‌کرد، اما با اعتقادات اصلی محافظه کار راست، که ریشه در مناطق روستایی داشت، و خواسته‌های سلسله مراتب کلیسای کاتولیک روم، که از مدارس و یارانه‌های عمومی محروم بود، مخالف بود.
و بهیچ حال وی را این نرود با سلطان، و نگذارد که وی چاکران وی‌ را بخورد. ندانم تا عواقب این کارها چون خواهد بود، و این حدیث را پوشیده دار و بازگرد و کار راست کن تا بنزدیک امیر روی.
زانکه آب خوش که آن روزی ماست درنیامد تا شدی این کار راست
پیشگاه دولت دین مصطفاست پیش او شو تا شود این کار راست
کی شود از ذوالفقارت کار راست تو ز من زور علی بایست خواست
این دو به نوع دیگری از پراتیاهارا منتهی می‌شوند؛ کنترل عمل یا کارما پراتیاهارا، که نه تنها مستلزم کنترل اندام‌های حرکتیست بلکه عمل یا کار راستین و کارما یوگاست؛ تسلیم هر عمل به خدا و انجام دادن آن. این منجر به شکل نهایی پراتیاهارا؛ عقب‌نشینی ذهن یا مانو پراتیاهارا می‌شود. و این نوع با کنار گذاشتن آگاهانه توجه از روی هر موضوعی که ناخوشایند است، و ذهن را پراکنده‌می‌سازد به واسطهٔ معطوف کردن ذهن از بیرون به درون میسر خواهد بود.
چو دارنده چرخ گردان بخواست که آن پادشا را شود کار راست
جمله او را خواستند او مینخواست تا نخواهد او نیاید کار راست
زان عمل کو را بود بر کار راست بی خبر بودم خدا بر من گواست