( کار آمدن ) کار آمدن. [ م َ دَ ]( مص مرکب ) درخور بودن. سر و کار داشتن : بدینجا گر اسفندیار آمدی سپه را بدین دشت کار آمدی.فردوسی. || شغلی پیش آمدن. واقعه ای اتفاق افتادن : چو کار آیدم شهریارم تویی همان از پدریادگارم تویی.فردوسی. || تأثیر کردن. اثر کردن : به تیر و به نیزه گذار آیدش برو هیچ زخمی نه کار آیدش.فردوسی. || کاری کردن. عملی انجام دادن. کاری بایسته کردن : ای که دستت میرسد کاری بکن پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار.سعدی.تا بدین ساعت که رفت از من نیامد هیچ کار راستی باید به بازی صرف کردم روزگار.سعدی ( کلیات چ مصفا ص 788 ). || مؤثر بودن. منشاء اثر واقع شدن : یارب از سعدی چه کار آید پسند حضرتت یا توانائی بده یا ناتوانی درگذار. سعدی ( طیبات ). - بکار آمدن ؛ مورد استعمال یافتن : مرا گفت کاین از پدر یادگار بدار و ببین تا کی آید بکار.فردوسی.- || مفید بودن ؛ خدمت کردن : یعقوب گفت بخانه ها بازروید و ایمن باشید که چون شما آزادمردان را نگاه باید داشت و ما را بکار آئید باید که پیوسته بدرگاه من باشید. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 248 و چ فیاض ایضاً ص 248 ). کوش تا خلق را بکار آئی تا بخلقت جهان بیارائی.نظامی.
معنی کلمه کار امدن در فرهنگ معین
( کارآمدن ) (مَ دَ ) (مص ل . ) شایسته بودن ، سر و کار داشتن .
معنی کلمه کار امدن در فرهنگ فارسی
( کار آمدن ) در خور بودن سر و کار داشتن
جملاتی از کاربرد کلمه کار امدن
روی کار آمدن دودمان باگراتونی امرای شهرهای نخجوان و دوین گهگاه از حکومت مرکزی اطاعت میکردند اما به علت اهمیت بازرگانی منطقه همواره بین خاندانهای آرزرونی، سیونی و دولت مرکزی و همچنین امرای حکومتهای محلی جنوب رود ارس جنگهایی درمیگرفت که بیش از همه حاکمان شهرهای دوین و نخجوان از آنها بهره میجستند.
با روی کار آمدن حسن روحانی به عنوان رئیس یازدهمین دولت ایران و افزایش امید بینالمللی نسبت به حل بحرانهای مرتبط با ایران، اسرائیل از همان ابتدای امر نارضایتی خود را نسبت به این انتخاب ابراز میکرد و از سایر کشورها درخواست داشت نسبت به از سرگیری مجدد روابط دوستانه با ایران خوشبین نباشند و در پی راه حل نظامی برای مقابله با ایران هستهای برآیند.
ایالات متحده تا پیش از به قدرت رسیدن طالبان مهمترین شریک همکاریهای امنیتی و اقتصادی افغانستان بود. ساختارهای دولتی و سیاسی کشور پس از سرنگونی رژیم طالبان در سال ۲۰۰۱ در بیشتر موارد تحت هدایت و نظارت ایالات متحده طراحی شدهاند. ایالات متحده تا پیش از روی کار آمدن مجدد طالبان بزرگترین اهدا کننده کمکهای توسعهای در این کشور بود.
بهطور مثال، سرگئی شاپشال معلم زبان روسی او در دوران ولیعهدی بود و ولادیمیر لیاخوف نیز توسط او به فرماندهی بریگاد قزاق منصوب شده بود. ناصر نجمی معتقد است که روسیه در این دوران متمایل به تداوم سلطنت محمدعلی شاه بود اما انگلیس از سیاستی پیروی میکرد که نتیجه آن میتوانست روی کار آمدن ظلالسلطان باشد.
جد چیست از جان وفادار آمدن بس بیک یک موی در کار آمدن
با روی کار آمدن محمدرضا پهلوی، مناسبات دوجانبه، سیر آرامتری را پیمود و روابط دوجانبه، بیشتر در حوزه انتقال فناوری معطوف بود.
یا همان، گاهشمار میلادی معروف که در اکثر کشورهای دنیا استفاده میشود و در روسیه هم گاه شمار اصلی است. این گاه شمار با روی کار آمدن حکومت شوروی پا به روسیه نهاد و تا پیش از آن (دوران حکومت تزار) گاه شمار ژولینی رایج بود.
پخش این فیلم ضربه شدیدی به روابط ایران و مصر که از هنگام روی کار آمدن دولت اصلاح طلب محمد خاتمی رو به بهبود بود وارد ساخت.
چه کار آمدنی من اگر نبودی تو غرض ز بودن من دیدن جمال تو بود
با مرگ یعقوب و روی کار آمدن عمرو لیث، در اکثر متصرفات صفاریان شورشها و غارتگریهایی صورت گرفت.