ژوان ژوان

معنی کلمه ژوان ژوان در لغت نامه دهخدا

( ژوآن ژوآن ) ژوآن ژوآن. ( اِخ ) نام طایفه ای از ترکان آسیای مرکزی در قرن ششم هجری. ( دیوان رودکی ج 1 ص 179 ).

معنی کلمه ژوان ژوان در فرهنگ فارسی

نام طایفه از ترکان آسیای مرکزی در قرن ششم هجری .

جملاتی از کاربرد کلمه ژوان ژوان

آلبر کامو نیز در این باره نوشته‌است. در حالی که جین آستن مجذوب شخصیت دون ژوان بود: «هیچ‌کس را روی صحنه ندیده‌ام که شخصیت جالب تر از آن ترکیب بی رحمی و شهوت باشد». آنتونی پاول در رمان رستوران چینی کازانووا دون خوان را از کازانووا متمایز می‌کند: «دون خوان فقط قدرت را دوست داشت. او مشخصاً نمی‌دانست که شهوت چیست. . . . از سوی دیگر، کازانووا بدون شک لحظات حسی خود را داشت.»
شوکراس به نقل از پرویز راجی، آورده است که در هنگام انقلاب، شاه از خواهرش اشرف خواسته بود که کشورش را ترک کند، چرا که او به سمبل فساد و زیادخواهی‌های خاندان پهلوی مبدل شده بود. دیوارها و کف اتاق‌های کاخ او که اخیراً نوسازی و تزئین شده بود، کاملاً برهنه گشت. قالی‌ها و تابلوها بسته‌بندی شده و به یکی از خانه‌های اشرف (شاید در ژوان‌له‌پن، شاید به خانه پسرش، شهرام در لندن، شاید به جزیره متعلق به او در سیشلز) منتقل شده باشد. پسر دیگرش، در یکی از شب‌های اکتبر ۱۹۷۸ که در کاخ مادرش شام را صرف می‌کرد، رو به تابلویی که هنوز به دیوار آویخته بود گفت: «این یکی را فراموش کرده‌اند بردارند».
کتاب دون ژوان ایرانی تألیف اروج بیگ بیات است. نام کامل مؤلف، اروج بیگ بن سلطان علی بیگ بیات است که پس از مسافرت به اسپانیا و اقامت در آنجا به دون ژوان یا دون خوان شهرت یافت. مؤلف به گفته خود در جنگ‌های شاه عباس اول با اوزبکان حضور داشته، اما نه تنها به تفضیل آن وقایع نپرداخته‌است، بلکه چیزی هم بیشتر از منابع دیگر در اختیار خوانندگان نمی‌گذارد. از این کتاب می‌توان به عنوان منبع درجه اول از آغاز صفویه تا روزگار شاه عباس اول استفاده کرد.
طبق سوابق مورخ بزرگ، در سال۷۰۶ قبل از میلاد، چهارمین سال سلطنت مارکیز شیاوزی از جین، دوک وو از کوو مارکیز شیاوزی از جین را کشت. هوان پادشاه ژو، گوا ژونگ (虢 仲) را به حمله به دوک وو کوو فرستاد تا او دوباره به کوو برود. در همین حال، پادشاه ژوان ژو عموی مارکیز شیائوزی از جین را بر تخت سلطنت جین نهاد و او به مارکیز مین جین تبدیل شد.
از نکات مرتبطِ مهم و قابل ذکر دربارهٔ وضع موتسارت در آن سال، باید به کاهش تندرستیِ پدرش، سفرِ آهنگساز به پراگ، آغازِ کار بر روی اپرای دون ژوان، و تصنیفِ چند اثرِ دیگر اشاره کرد. افزون بر این، موتسارت یک دانش‌آموزِ نه‌ساله در منزل داشت؛ او یوهان نپوموک هومل بود؛ کودکی که بعداً به آهنگساز، رهبر ارکستر، و پیانیستی نسبتاً نامدار، متعلق به دورانِ گذرِ موسیقی از کلاسیک به رمانتیک، بدل شد.
جزیره ژوان‌ویل حدود سال ۱۸۳۸ توسط یک هیئت اعزامی فرانسوی به فرماندهی سروان ژول دومون دورویل کشف و نقشه‌برداری شد و او این جزیره را به نام شاهزاده فرانسوا، پرنس ژوان‌ویل (۱۸۱۸–۱۸۱۸)، پسر سوم لوئی-فیلیپ، دوک اورلئان نام‌گذاری کرد. آرژانتین، انگلیس و شیلی بر منطقه‌ای که این جزیره هم جزوی از آن است ادعای مالکیت دارند.
در سال‌های ۱۹۵۰–۱۹۵۱، لورل و هاردی آخرین فیلم بلند خود را با هم ساختند، آتول کا یک محصول مشترک فرانسوی-ایتالیایی به کارگردانی لیو ژوانون بود که دچار گرفتاری‌هایی چون موانع زبانی، دردسرهای تولید و مشکلات جدی جسمانی هر دو بازیگر شد. وقتی که لورل پیش‌نویس نهایی فیلمنامه را دریافت کرد، احساس کرد محتوای سیاسی سنگین آن، بر کمدی سایه افکنده‌است. لورل بدون وقفه فیلمنامه را بازنویسی کرد و برای شوخی‌های بصری آن از کمدین آمریکایی مانتی کالینز کمک گرفت و از دوست قدیمی آمریکایی خود آلفرد جی. گلدینگ نیز خواست تا صحنه‌های مربوط با بازی لورل و هاردی را کارگردانی کند. در طول فیلمبرداری، هاردی دچار کاهش وزن سریع و شدیدی شد و ضربان قلب نامنظم پیدا کرد و لورل هم دچار عوارض دردناک پروستات گردید. منتقدان از خط داستانی، دوبله انگلیسی و ظاهر بیمارگونه لورل ناخرسند بودند. این فیلم در اولین اکرانش موفقیت تجاری نداشت و به کار سینمایی لورل و هاردی پایان داد. آتول کا در نهایت با انتشار مجدد در کشورهای دیگر به سوددهی رسید. در سال ۱۹۵۴، یک توزیع کننده آمریکایی ۱۸ دقیقه از این فیلم را حذف کرد و آن را با نام «یوتوپیا» (آرمان‌شهر) منتشر کرد که شناخته‌شده‌ترین نسخه فیلم است و به‌طور گسترده در سینما و ویدیوهای خانگی منتشر شده‌است.
به‌طور تصادفی، فرانسه و ناوار دوباره در سال ۱۵۸۹، در شخص آنری چهارم با هم متحد شدند: مادرش، جین سوم ناوار، ملکه ناوار (و وارث ارشد ژوان دوم)، پدرش، آنتوان دوبوربون بود، پس از دودمان والوآ، ارشدترین وارث بود؛ بنابراین او به «پادشاه فرانسه و ناوار» تبدیل شد. او همچنین، از نظر ارث، صاحب سرزمین‌های مهم دیگری در فرانسه بود: برن، دونزان و آندورا، که اگرچه بخشی از مرزهای فئودالی فرانسه بودند، اما حاکمیت مستقلی داشتند. و تحت صلاحیت سلطنتی، دوک‌نشین‌های آلبرت، بومونت، واندوم، و کنت‌نشین‌های فوکس، آرمانیاک، کومینگز، بیگور و مارل.
در یک مقاله تبلیغاتیِ روزنامه، به‌مناسبت نخستین اکران فیلم پائین مزرعه در سال ۱۹۲۰ از فینلیسون به عنوان «بازیگر معتبر و مشهور بین‌المللی» یاد شده و در مورد بازیگری او نوشته‌اند: «شخصیت شرور فیلم – تلاقی میان یک دون ژوان ترک و یک رباخوار - با قدرتی کم‌نظیر و جدی بودنی خنده‌آور توسط جیمز فینلیسون نقش‌آفرینی شده‌است.»
شوکراس به نقل از پرویز راجی، آورده است که در هنگام انقلاب، شاه از خواهرش اشرف خواسته بود که کشورش را ترک کند، چرا که او به سمبل فساد و زیادخواهی‌های خاندان پهلوی مبدل شده بود. دیوارها و کف اتاق‌های کاخ او که اخیراً نوسازی و تزئین شده بود، کاملاً برهنه گشت. قالی‌ها و تابلوها بسته‌بندی شده و به یکی از خانه‌های اشرف (شاید در ژوان‌له‌پن، شاید به خانه پسرش، شهرام در لندن، شاید به حزیره متعلق به او در سیشلز) منتقل شده باشد. پسر دیگرش، در یکی از شب‌های اکتبر ۱۹۷۸ که در کاخ مادرش شام را صرف می‌کرد، رو به تابلویی که هنوز به دیوار آویخته بود گفت: «این یکی را فراموش کرده‌اند بردارند».