چینه دادن. [ ن َ / ن ِ دَ ] ( مص مرکب ) دانه دادن به مرغ. دادن ِ دان. غذا دادن به طیور از حبوب و شبه آن : زق ؛ چینه دادن مرغ بچه را بمنقار. ( تاج المصادر بیهقی ). عدار؛ چینه دادن مرغ بچه را به منقار. ( تاج المصادر بیهقی ). زغل ؛ چینه دادن مرغ بچه را به منقار. ( منتهی الارب ).
جملاتی از کاربرد کلمه چینه دادن
ساختارهای رسوبی مانند بستر مورب، بستر درجهبندیشده و موجنقش در مطالعات چینهشناسی برای نشان دادن موقعیت اصلی چینهها در زمینهای پیچیده زمینشناسی و درک محیط رسوبی رسوب استفاده میشود.