چکمه سیاه

معنی کلمه چکمه سیاه در لغت نامه دهخدا

چکمه سیاه. [ چ َ م ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان دالوند بخش زاغه شهرستان خرم آباد که در 13 هزارگزی خاور زاغه و 4 هزارگزی خاور راه شوسه خرم آباد به بروجرد واقع است. جلگه و سردسیر است و 160 تن سکنه دارد. آبش از سراب چکمه سیاه. محصولش غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری ، صنایع دستی زنان بافتن فرش و جاجیم و راهش مالرو است. ساکنین این آبادی از طایفه دالوند می باشند که برای تعلیف احشام خود به قشلاق اطراف میروند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

معنی کلمه چکمه سیاه در فرهنگ فارسی

دهی از دهستان دالوند بخش زاغه شهرستان خرم آباد .

جملاتی از کاربرد کلمه چکمه سیاه

لباس چرم‌پوشان متشکل از کلاه، پیراهن آستین‌کوتاه، جلیقه، کاپشن، شلوار یا دامن، کیرپوش، دستکش، کمربند، چکمه و پوتین است که همگی کاملاً از چرم سیاه ساخته شده‌اند.
از فیلم‌ها یا مجموعه‌های تلویزیونی که وی در آن‌ها نقش داشته‌است، می‌توان به کشتی خدایان، چکمه‌های غیرعادی و توپ سیاه اشاره نمود.
|شلوار جین‌]]های تنگ آبی یا مشکی یا شلوارهای کتانی و چکمه‌های موتورسواری، پوتین یا کفشهای ورزشی و تیشرت‌های سیاه به همراه ژاکت‌های بدون آستین جین یا چرم مزین با وصله‌های بافته و دکمه‌ها و پین‌های باندهای هوی متال می‌باشد.
طرفداران پینک در سالن نمایش او را تشویق می‌کنند و او که اینک در قالب دیکتاتوری نئو نازی فرو رفته هوادارانش را تشویق به برخورد با کسانی می‌کند که او آن‌ها را پست و نادرست می‌داند. عده‌ای دستگیر و باخشونت از سالن بیرون برده می‌شوند. پینک بیشتر تشویق شده و دوران تاریک ترس و وحشت حکمفرما می‌شود. اقلیت‌های قومی از خانه‌هایشان بیرون شده و خانه و محل کارشان به آتش کشیده می‌شود. چکش‌ها که نماد حزب او هستند رژه می‌روند و مأموران سرتراشیده و سیاه‌پوش پینک که شهر را زیر چکمه‌های خود گرفته‌اند، حتی به دوست دختر سفیدپوست پسری سیاه نیز رحم نمی‌کنند و در عین حالی که پسر سیاه‌پوست را زیر مشت و لگد گرفته‌اند به دختر نیز تجاوز می‌کنند.
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است، می‌توان به آوای تندر، کوکب سیاه، چکمه‌های غیرعادی، هکس و حرف اف اشاره کرد.
شخصیت ساندوکان از کاپیتان نیروی دریایی اسپانیا، کارلوس کوارترونی فرناندز، الهام گرفته‌است. او توسط سالگاری به عنوان یک دزد دریایی شجاع به تصویر کشیده شده‌است. او را قد بلند، بسیار عضلانی، لاغر و جذاب، با چشمانی سیاه، ریشی بلند، قیافه‌ای خشن و عمامه‌ای بزرگ بر سر توصیف می‌کنند. برخلاف سربازانش که اغلب نیمه برهنه توصیف می‌شوند، ساندوکان همیشه لباس‌های شرقی خوب، عموماً ابریشم قرمز با طلای گلدوزی شده و چکمه‌های بلند و قرمز چرمی می‌پوشد.
لباس بتمن، شبیه به خفاش است. این لباس از تن‌پوش، شورت، ماسک، شنل، دستکش و چکمه تشکیل شده‌است. تا پیش از دههٔ ۹۰، تن‌پوش او، خاکستری است و شنل، ماسک، دستکش، شورت و چکمهی او، معمولاً یا سیاه است (با برچسب براق خاکستری یا آبی) یا به‌طور کامل، آبی؛ بنابراین لباس بتمن، یا ترکیبی است از سیاه و خاکستری یا از آبی و خاکستری.