چپه که رود. [ ] ( اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «یکی از شعبات تالارب [ کذا ] که اصل رودخانه از میان بلوک بهمیز و گل خوران میگذرد» ( از مرآت البلدان ج 4 ص 213 ). چپه که رود. [ ] ( اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «نام قریه ای از قرای مازندران است که در ساحل «چپه که رود» ( یکی از شعبات تالاراب ) واقع شده و معروف است که مقبره ابراهیم بن ادهم در این قریه میباشد». ( مرآت البلدان ج 4 ص 213 ).
معنی کلمه چپه که رود در فرهنگ فارسی
مولف مر آت البلدان نویسد : نام قریه ای از قرای مازندران است که در ساحل (( چپه شده و معروف است که مقبر. ابراهیم بن ادهم در این قریه میباشد ) )
جملاتی از کاربرد کلمه چپه که رود
هرجا که رود چشم ظفر بر اثر اوست تا آنکه چو معشوق کشد تنگ به بربر
استرابون جغرافینگار یونانی در دفتر یازدهم جغرافی از آلبانیا (اران و شروان دوران اسلامی)، آتورپاتکان و ارمنستان نام میبرد و میگوید که رود ارس از مرز آتورپاتکان در جنوب و ارمنستان در شمال میگذرد. در تاریخ پلینی نیز حدود آتورپاتکان تا رود است و رود ارس از میان ارمنستان بزرگ با آتورپاتکان عبور میکند. در زمان ساسانیان، آذربایجان به شکل باستانی آتورپاتکان خوانده شده است. در کتیبهٔ شاپور، این منطقه یکی از استانهای ایرانشهر و در کنار ارمنستان، ایبریا (گرجستان امروزی)، آلبانیا (اران و شروان) و بلاشکان حساب شده است.
این کشور گسترهای به اندازهٔ ۱۴۳٬۱۰۰ کیلومترمربع را در بر میگیرد. بیشترین اندازهٔ خاور تا باختر تاجیکستان ۷۰۰ کیلومتر و بیشترین اندازهٔ شمال تا جنوب آن ۳۵۰ کیلومتر است. درازای مرزهای کشور ۳٬۶۵۱ کیلومتر است که از خاور ۴۱۴ کیلومتر با چین و از جنوب ۱٬۲۰۶ کیلومتر با افغانستان مرز مشترک دارد. بیشتر مرز جنوبی مشترک با افغانستان را رود آمودریا و شاخهای از آن که رود پنج نام دارد پوشاندهاست. همسایگان دیگر این کشور جمهوریهای بازمانده از اتحاد جماهیر شوروی هستند که از سوی شمال و باختر، ازبکستان و از سوی خاور، قرقیزستان میباشد.
زبان زرمه یکی از زبانهای سنغایی است. این زبان، زبان بومی بخش جنوب غربی نیجر در آفریقای غربی است، جایی که رود نیجر جریان دارد و پایتخت، نیامی، در آن جا واقع شدهاست. زرمه پس از هوسه، که در جنوب مرکزی نیجر صحبت میشود، دومین زبان رایج در این کشور است. زرمه با بیش از ۲ میلیون سخنگو، متداولترین زبان سنغایی بهشمار میرود.
تنگ عقیلی، تنگه یا درهای است که رود کارون از آن میگذرد و به دلیل همجواری کوهستان، رودخانه و خاک حاصلخیز؛ مناظر جالب توجهی به وجود آمده است و علاقهمندان به طبیعت را به خود جذب میکند. علاوه بر بیشه زار، صخرههای مرتفع و چشمهها؛ تعداد سه پل تاریخی، چندین گذرگاه کندهکاری شده، تعدادی گوردخمه و محل اسکان عشایر از آثار دیدنی این منطقه میباشند. درختان این منطقه شامل گز، بید، کنار، کهور، انجیر و ... میباشند.
در دسامبر ۲۰۱۳، فرانکی بانالی با مجلهٔ آنلاین Loudwire مصاحبه کرد، که در طی آن او دربارهٔ آیندهٔ کوایت رایت و همچنین آلبوم آیندهٔ آنها صحبت کرد. او فاش کرد که این آلبوم شامل شش آهنگ جدید ضبط شده در استودیو خواهد بود که رودی سارزو، نوازندهٔ سابق بیس و تونی فرانکلین، نوازندهٔ بیس پشتیبان در آلبوم توانبخشی هر کدام در دو آهنگ مینوازند، و همچنین چهار آهنگ زنده برگرفته از آخرین برنامههای ضبط شدهٔ حرفهای کوین دوبرو با گروه در ۲۰۰۷. بانالی در مورد انتخاب آهنگ گفت:
به هر طرف که رود می رویم در قدمش به هر طریق که باشیم همره اوئیم
مشکل که رود داغت هرگز ز دل چاکم تا لاله مگر روزی سر بر زند از خاکم
بیش از ۶۰٪ مساحت این کشور متشکل است از حوضه آبگیری با جنگلهای بارانی استوایی که رود زئیر (کنگو) و شاخههایش در آن جریان دارد. فلاتها و رشتهکوههایی که این آبگیر را احاطه کردهاست شامل گرانکوه روِنزوری در شرق است. کنگو سرزمین ناهمواری است و ارتفاعات کمابیش بلند در نقاط مختلف آن به چشم میخورد رودهای مهم کنگو، لولابا، لومامی، اوبانگی، کاسای و بلندترین نقطه این کشور قلهٔ نگالیئما، با ۵۱۰۹ متر ارتفاع است. کنگو آب و هوایی مرطوب و استوایی با تغییر اندک فصلی دارد، هر چند از دسامبر تا فوریه شمال کشور خنکتر است.
من چه زهره که دل گم شده جویم ز تو لیک مردمان را که رود بر تو گمان، از جایی ست
به هر طرف که رود رایت تو نصرت و فتح پذیرهاش ز یمین و یسار میآید
زهی دولت مادر روزگار که رودی چنین پرورد در کنار
خواندم و رفت عبارات به روی نفسم به شکوهی که رود تخت سلیمان بر باد
پتر سیمای معماری شهری روسیه را هم دستخوش تغییر کرد. در سال ۱۷۰۳، یعنی مدتها پیش از پایان آن جنگ، روسیه باریکهای را در طول ساحل دریای بالتیک (جایی که رود نوا به دریا میریزد) به تصرف درآورده بود. پتر در نظر داشت که در آن زمین باتلاقی، یک شهر جدید و بزرگ بنا کند. به دستور او، هزاران کارگر و صنعتگر، از جمله انبوهی از اسیران سوئدی و معماران ایتالیایی و آلمانی را به آنجا آوردند تا با الهام از معماری بیزانسی و البته، با شیوه و روش شهرسازی اروپایی، شهر رویایی او را بنا کنند. هنگامی که برای آوردن سنگتراشان به مشکل برخوردند، پتر ساخت ساختمانهای سنگی را در روسیه ممنوع کرد.
نیکولِت سفیر فرانسه در میان مردمان هو-چانک شد. او لباسهای به رنگ روشن میپوشید و دو تپانچه با خود حمل میکرد تا اقتدار خود را به نمایش بگذارد. مردمان هو-چانک از اینکه او مراسم آنها را به نمایش میگذاشت، تقدیر مینمودند. با کمک برخی راهنمایهای هو-چانک، نیکولِت به رود فاکس پایین شد تا ویسکانسین قایق را حمل کرد و به امداد رود تا زمانی که رود شروع به پهن شدن نمود، سفر کرد. او که کاملاً مطمئن شده بود در نزدیکی دریا رسیدهاست، سفر خود را توقف داده و به کبک بازگشت تا از اکتشاف گذرگاهی به «دریای جنوب» گزارش دهد، اما او نمیدانست که با توقف خود اکتشاف قسمت علیای رود میسیسیپی را از دست داده بود.
نام و ذکر هامون در اوستا بارها به نام کَس اویا آمدهاست. در زامیاد یشت کرده ۱۰ فقرات ۶۶ و ۶۷ آمدهاست که (فَـرّ) از آن کسی است که شهریاری وی از آنجایی که رود هیرمند دریاچه کس اویا را تشکیل میدهد برخاسته است، در زامیاد پشت فقره ۹۶ نیز آمده که در هنگامی که استوت ارت پیک اهورامزدا و پسر ویسپتئور و تیری از آب کس اویا به در آید، گرز پیروزمند آزنده (گرزی) که فریدون دلیر داشت در هنگامی که اژی دهاک (ضحاک) کشته شد. با مقایسه دو یَشت بسیار کهن یعنی زامیادیشت و مهر یشت که کریستنسن این دو یشت را به همراه یَشت سیزدهم یا فروردین یشت متعلق به دوره پیش از هخامنشیان و حداکثر آغاز دوران هخامنشی میداند. میتوان به تصویر جالبی از محیط تاریخی و جغرافیایی که این دو یشت در آن سروده شدهاند دست یافت.
خنک آن جان که رود مست و خرامان بر او برهد از خر تن در سفر مصدر او
دلتای رودخانه وقتی تشکیل میشود که رودی که در حال حمل رسوبات است یا (۱) به یک توده آبی مثل دریاچه، اقیانوس یا آبگیر برسد. (۲) به یک رود دیگر وصل شود که توانایی حمل رسوبات را نداشته باشد یا (۳) به یک خشکی برسد و در آنجا منشعب شود و رسوبات خود را بر جا بگذارد.
هر سو که رود خلق تو دیگر سو باش یعنی که مباش با کسی با او باش
چون می روی کجا نشود ملک دل خراب ما را که رود می رود از ناودان چشم