چوب بستن. [ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) متصل ساختن چوب بچیزی. || چوب زدن خاصه بر کف پای کسی. - به چوب بستن یا بچوب بستن کسی را ؛ پای او رابه فلک گذاشتن و با ترکه زدن. ( یادداشت مؤلف ). پای کسی در فلک کردن و بکف پای او چوب زدن. ( یادداشت مؤلف ).
معنی کلمه چوب بستن در فرهنگ فارسی
متصل بساختن چوب بچیزی
جملاتی از کاربرد کلمه چوب بستن
دوطبل چوبی در دو اندازه مختلف هستند و توسط دو نوازنده به صدا در میآیند. نوازنده درکر، «درکری» نام دارد که گاهی اوقات «دکل» یا «دکر» تلفظ میشود. برای بستن پوست روی طبل از حلقههایی از جنس چوب انار استفاده میکنند.
بستنی چوبی نخستین بار توسط یک داروخانهدار در ایالت آیووا در سال ۱۹۰۵ ساخته شد. او این ایده را از کودکی که نمیتوانست بین بستنی و آبنبات چوبی یکی را انتخاب کند الهام گرفت.