چو پیچیدن

معنی کلمه چو پیچیدن در لغت نامه دهخدا

چو پیچیدن. [چ َ دَ ] ( مص مرکب ) خبر افتادن. هو افتادن. بر سر زبانها افتادن مطلبی. شایع شدن. در افواه شایع گشتن.

معنی کلمه چو پیچیدن در فرهنگ فارسی

خبر افتادن ٠ هوا فتادن ٠ بر سر زبانها افتادن مطلبی ٠ شایع شد ٠

جملاتی از کاربرد کلمه چو پیچیدن

محمد همدانی پس از برشمردن شباهت‌های بوزینه با انسان از جمله شباهت در «کف و انگشتان و تناول و لقمه پیچیدن و مغز برون کردن از استخوان» به نکته‌ای غریب اشاره می‌کند: در مصر جولاهان کپی را به کار فرمایند و کپی «به ساعتی مبلغی ببافد و اگر تقصیر کند برهٔ سیاه پیش وی بکشند تا از آن بترسد و کار بهتر کند». نکتهٔ شبیه این را زکریای قزوینی یک سده بعد (سده ۷ ق) در کتابی که آن هم از قضا عجایب المخلوقات و غرائب الموجودات نام دارد می‌گوید: کپی که حیوانی «قبیح‌اللقا» ولی با افعال ملیح و حرکات ظریف است صنایع آموزد و نساج را در بافتن پارچه یاری کند.
این خازن همانند خازن‌های ورقه‌ای از دو ورقه آلومینیومی تشکیل شده‌است. یکی از این ورقه‌ها که لایه اکسید بر روی آن ایجاد می‌شود «آند» نامیده می‌شود و ورقه آلومینیومی دیگر نقش کاتد را دارد. ساختمان داخلی آن بدین صورت است که دو ورقه آلومینیومی به همراه دو لایه کاغذ متخلخل که در بین آن‌ها قرار دارند هم‌زمان پیچیده شده و سیم‌های اتصال نیز به انتهای ورقه‌های آلومینیومی متصل می‌شوند. پس از پیچیدن ورقه‌ها آن را درون یک الکترولیت مناسب که شکل‌گیری لایه اکسید را سرعت می‌بخشد غوطه‌ور می‌سازند تا دو لایه کاغذ متخلخل از الکترولیت پر شوند. سپس کل مجموعه را درون یک قاب فلزی قرار داده و با یک پولک پلاستیکی که سیم‌های خازن از آن می‌گذرد محکم بسته می‌شود.
مارهای خانوادهٔ بوآ با پیچیدن به دور طعمهٔ خود، باعث خفگی طعمه می‌شوند. برخلاف تصور رایج، حتی گونه‌های بزرگ‌تر بوآ، بدن طعمه‌های خود را خُرد نمی‌کنند. در واقع، طعمه تا پیش از بلعیده شدن، حتی به‌طور قابل‌توجهی تغییر شکل نمی‌دهد. سرعت پیچیدن بوآها و نیرویی که آن‌ها در هنگام شکار، اِعمال می‌کنند، ممکن است قابل توجه باشد اما مرگ طعمه، ناشی از خفگی است، به‌طوری که قربانی نمی‌تواند دنده‌های خود را حرکت دهد تا نفس بکشد.
جان عاشق نواله‌ها می‌پیچ در مکافات رنج پیچیدن
خواب را صائب مکن بر دیده از شبگیر تلخ چاره کوتاهی این ره به خود پیچیدن است
هرچه می‌پیچیم کز آن وارهیم بیشتر گردد ز پیچیدن گره
نیست دستی بر عنان عمر پیچیدن مرا سایه سروم به روی جویبار افتاده‌ام
بعد از طی حدود ۴۰ کیلومتر از جاده کازرون به فراشبند، یک سه‌راهی وجود دارد. بعد از پیچیدن به سمت راست و طی مسیر ۵ کیلومتر به چشمه می‌رسیم.
بس که شد افسردگی از سردی ایام عام موی آتش دیده، پیچیدن نمی داند که چیست
بهر ضبط خرده یی چند، ای توانگر روز وشب غنچه سان بر خویش پیچیدن ندارد این همه
تاکوهای کره ای یک غذای تلفیقی کره ای-مکزیکی است که در تعدادی از مناطق شهری در ایالات متحده و کانادا رایج است. تاکوهای کره ای در لس آنجلس، اغلب به عنوان غذای خیابانی، متشکل از مواد پرکننده به سبک کره ای، مانند بولگوگی و کیمچی، که در بالای تورتیلاهای کوچک ذرت مکزیکی سنتی قرار می‌گیرند، سرچشمه می‌گیرند. بوریتوهای کره ای یک غذای مشابه هستند که از تورتیلاهای آردی بزرگتر به عنوان پیچیدن غذا استفاده می‌کنند.
انسان‌شناس آمریکایی هانتر-اندرسون[ت] می‌گوید شکل مستطیلی خانه‌ها به این دلیل بوده که توسعه دادن و افزودن بخش‌های جدید به آن (با افزایش جمعیت خانواده و تولد نسل‌های جدید) راحت‌تر از شکل گرد است. در کل تحول شکل خانه از گرد و دایره‌ای به گوشه‌دار و مستطیلی با بزرگ‌تر شدن و پیچیدن‌تر شدن جوامع متناظر است. هانتر-اندرسون ظرف‌های بشری (خانه‌ها) را به دو دستهٔ سطل‌ها[ث] (دارای شکل گرد و منحنی) و جعبه‌ها[ج] (دارای شکل مستطیلی) تقسیم می‌کند و هر کدام از این دو دسته را دارای دو گونهٔ همگن (هر بنا یک کاربری) و ناهمگن (چند کاربری در یک بنا) می‌داند و از خانهٔ کشیدهٔ نوسنگی به‌عنوان نمونهٔ شاخص جعبه‌های ناهمگن یاد می‌کند.
در ایران، نخستین بار تراشیدن ریش از دوران ساسانیان باب شد. تا پیش از آن، تراشیدن ریش برای مردان، نوعی مجازات محسوب می‌شد. در دوران هخامنشیان به وسیله انبرک‌هایی یا پیچیدن بخش‌هایی از ریش به دور حلقه‌هایی، قسمت‌هایی از ریش را فر می‌دادند.
پیچیدن خبر این سوگند در میان سپاهیان باعث افزایش شور و شجاعت‌شان گردید و نیز ادعای پیشین پتر بارتلمه را تصدیق کرد.