چهار پهلو گفتن

معنی کلمه چهار پهلو گفتن در لغت نامه دهخدا

چهارپهلو گفتن. [ چ َ / چ ِ پ َ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) سخنی را به کنایه گفتن. سخنان معنی دار و نیش دارگفتن. سخن که به چند گونه از آن بتوان تعبیر کرد.

معنی کلمه چهار پهلو گفتن در فرهنگ فارسی

سخنی را بکنایه گفتن ٠ سخنان معنی دار و نیش دار گفتن ٠ سخن که بچند گونه از آن بتوان تعبیر کرد ٠

جملاتی از کاربرد کلمه چهار پهلو گفتن

سرانجامِ کارِ گیو در شاهنامهٔ فردوسی این است که او همراه چهار پهلوان دیگر همراه کیخسرو می‌شوند تا او را در سفر خود به سوی پروردگار همراهی کنند. علی‌رغم گوشزدهای کیخسرو که فقط کسانی که از فرّ ایزدی برخوردار باشند می‌توانند این راه را طی کنند وگرنه نابود یا ناپدید خواهند شد، پنج پهلوان (از جمله گیو) تصمیم گرفتند که با کیخسرو همراه شوند. سرانجام پس از برگذشتن کیخسرو به سوی عالم بالا، هر پنج پهلوان گرفتار برف و بوران شده و همانجا ناپدید شدند.
استخوان‌های آهیانه (پریتال)، سقف و طرفین کاسه سر را می‌سازند. در نمای کناری، یک استخوان آهیانه و در نمای فوقانی هر دو استخوان آهیانه دیده می‌شود. هر استخوان آهیانه به شکل یک چهارگوش نامنظم است که دارای دو سطح بیرون‌سری و درون‌سری و چهار پهلوی فوقانی و تحتانی و قدامی و خلفی و چهار زاویه پیشانی، پروانه‌ای و پس‌سری و گیجگاهی است. استخوان آهیانه رابط بسیار خوبی بین دو استخوان پیشانی و پس‌سری است و به همین دلیل درزها و مرزهای مهمی را می‌سازد.
شکل ظاهری سنگ نوشته مزبور نامنظم و چهار پهلو و قسمت بالای آن از پایین باریک‌تر است. جنس آن آهکی و از سنگ‌های رودخانه‌ای یا آب شست انتخاب شده‌است. ابعاد آن ۶۰ در ۳۶ سانتی‌متر است. قسمت‌های ناهموار آن را اندکی صاف کرده‌اند تا برای حک و نقر نقوش و کتیبهٔ مورد نظر آماده شود. این سنگ نوشته همانند دیگر کتیبه‌های نظیر خود که در شوش و بین‌النهرین به دست آمده‌است به اصطلاح قدیمی کودورو معروف است و از سه قسمت متمایز تشکیل می‌شود.
در تعیین جای دقیق گنگ‌دژ به مانند دیگر اماکن اساطیری اختلاف نظر وجود دارد و همچنین مناطق زیادی در ایران با نام کیخسرو وجود دارد. یکی از جاهایی که احتمال می‌رود همان گنگ‌دژ باشد جایی است در نزدیکی کوهستان دنا و در شمال این کوهستان در استان اصفهان شهرستان سمیرم منطقهٔ پادنا روستای کهنگان.[نیازمند منبع] به زبان محلی کنگون یا طبق اوستا کنگهان. جنوب این روستا گردنهٔ بیژن قرار دارد که احتمالاً همان جایی است که کیخسرو و بیژن و چهار پهلوان دیگر ناپدید شدند چراکه غاری آن‌جاست که آن را غار کیخسرو می‌نامند و مردم محلی داستان‌های زیادی دربارهٔ این غار بیان می‌کنند. مشرف به روستای کهنگان تپه‌ای وجود دارد که آن را تل کیخسرو می‌نامند که ۶ گور کهن آن‌جا وجود دارد. زیر درختی قدیمی که آن را آرامگاه کیخسرو می‌دانند. در این روستا غاری طولانی وجود دارد که به قلعه‌ای مخروبه می‌رسد که آن را مردم محلی قلعه کوگی یا قلعه کبکی می‌نامند چراکه کبک زیاد دارد. مخروبه‌های این قلعه حکایت از دژی بزرگ و عظیم در گذشته دارد. این منطقه دارای شهری زیرزمینی و چند طبقه است که آن را هژدر یا هشت‌در می‌نامند که احتمالاً همان شهر زیرزمینی کیخسرو باشد. این روستا در ۵۰ کیلومتری تپه ملیان قرار دارد که آن را انشان می‌دانند. [نیازمند منبع]
بر اساس یافته های تاریخی که پژوهشگران مردم شول به آن پرداخته است به نتایج مطلوبی دست یافته است . مردمان شول از نژاد لر اشکانی می باشند که در گستره زاگرس مرکزی زندگی می کرده اند و در منابع کشف شده ضمن معرفی پهلوانان کهن ایران زمین مردمان شول منتسب به گودرز و گیو کشوادی می باشند یعنی این مردمان وارثان راستین کاوه آهنگر می باشند . طبق این پژوهش ؛ در زمان سلطه ترکان اوغوز بر ایران در زمان کشمکش های بین سلطان مسعود غزنوی و سلطان طغرل بیگ سلجوقی چهار پهلوان شول در این واقعه حضور داشتند شاه روشن ( شه روشن ، شهروز ) پهلوان 16 ساله ، فیروز بخت پدر شه روشن ، اتابک فریدون نوزاد و بهروز بهزاد در سال های 426-تا 451 در ایران و عراق کنونی نقش آفرینی کردند .