چهار تکبیر زدن

معنی کلمه چهار تکبیر زدن در لغت نامه دهخدا

چهار تکبیر زدن. [ چ َ / چ ِ ت َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از گزاردن نماز بر جنازه اموات است. ( از انجمن آرا ). گزاردن نماز میت. مراد تکبیرهاست که در نماز میت گویند. در نماز میت معمول شیعه پنج تکبیر است و چهار تکبیر مخصوص نماز اهل سنت و جماعت باشد: و هی علی المؤمنین خمس تکبیرات بلاخلاف بیننا. ( فرهنگ خطی ). || ترک کردن. ( انجمن آرا ). یعنی ترک کردم. و این کلام کنایه از نماز جنازه است که بعد از آن مرده را وداع کنند. ( فرهنگ خطی ). رجوع به چار تکبیر زدن شود.

معنی کلمه چهار تکبیر زدن در فرهنگ معین

( ~. تَ. زَ دَ ) (مص ل . ) ترک دنیا گفتن .

معنی کلمه چهار تکبیر زدن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - گزاردن نماز میت . ۲ - ترک دنیا را گفتن و چشم پوشیدن از لذایذ آن .

جملاتی از کاربرد کلمه چهار تکبیر زدن

بر هر دو جهان چهار تکبیر کنم شایستهٔ تو نیم، چه تدبیر کنم
نقلست که وقتی جنازهٔ پیش شبلی نهادند پنج تکبیر بگفت: گفتند مذهبی دیگر گرفتی گفت: نه اما چهار تکبیر برمرده بود و یک بر عالم و عالمیان.
امید است در این معراج انسانی و معجون رحمانی دل از غیر خالی کنی و با آب حیات، قلب را شستشو دهی و چهار تکبیر زده، خود را از خودی برهانی تا به دوست برسی وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً الَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ اجْرُهُ عَلَی اللَّه.
پس چون به میدان شوق قدم گذاری نفس خود را چهار تکبیر بگو و آرزوها و مرادهای دنیا را وداع کن عادت و رسوم را بگذار و احرام از غیر شوق خدا ببند و همه چیز دیگر را بر خود حرام کن و در میان حیات و ممات خود زبان تسلیم بگشا و بگو: «لبیک اللهم لبیک».
از وی می‌آید که گفت: «إنْ اَرَدْتَ السّلامةَ سَلَّمْ عَلَی الدُّنیا، وَإنْ أردتَ الکَرامَةَ کبِّر عَلی الآخرةِ.» ای پسر، اگر سلامت خواهی دنیا را وداع غیبت کن و اگر کرامت خواهی بر آخرت چهار تکبیر کن؛ یعنی این هر دو محل حجاب‌اند و همه فراغت‌ها اندر این دو چیز بسته است. هرکه خواهد که به تن فارغ شود، گو از دنیا اعراض کن و هر که خواهد که به دل فارغ شود، گو ارادت عقبی از دل بپرداز.
زیرا که شرط محبّت غیر تست و دوستان حال خود بهر کس ننمایند کسی که از کون ذرّه‌ای ندارد و بکونین نظری ندارد و همواره نظر اللَّه پیش چشم خویش دارد او را فقیر گویند که از همه درویش است و بحق توانگر، انما الغنیّ غنی القلب توانگری در سینه می‌باید نه در خزینه، فقیر اوست که خود را در دو جهان جز حق دست آویز نه بیند و نظر با خود ندارد چهار تکبیر بر ذات و صفات خود کند چنانک آن جوانمرد گفت:
شیخ گفت اگر درست شود آنکه از امیرالمؤمنین علی رضی اللّه عنه روایت می‌کنند که او بر مرده پنج تکبیر کرده است در نماز جنازه، ازآن چهار تکبیر بر مرده بوده باشد و پنجم تکبیر بر جملۀ خلق.