چشم براه داشتن. [ چ َ / چ ِ ب ِ ت َ ] ( مص مرکب ) کنایه از انتظار کشیدن باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). مرادف چشم براه دوختن و چشم و دیده براه نهادن. ( از آنندراج ). انتظار کشیدن. ( ناظم الاطباء ) : مدتی شد که تا بدان امید چشم دارد براه و گوش بدر.انوری.دل که بیابان گرفت چشم ندارد براه هر که صراحی کشید گوش ندارد بپند.سعدی.
معنی کلمه چشم براه داشتن در فرهنگ فارسی
کنایه از انتظار کشیدن . مرادف چشم براه دوختن و چشم و دیده براه نهادن .
جملاتی از کاربرد کلمه چشم براه داشتن
غافل مشو از حال من القصه که من هم گوش برآوازم و، هم چشم براه
به فکر چشم براهان خویش می افتد سخن ز یوسف گل پیرهن نمی ماند
در آنجا طبق قرار قبلی اولوسونو در قلعهٔ زیرداکا چشم براه وی بود و انبارهای پر از خواربار تهیه کرده، هدایایی از اسبان و دامها به لشکریان آشور تقدیم داشت.
بايد شاگرد، ملازمت و همبستگى خويش را با جلسه درس ، و بلكه در صورت امكان با هرنوع جلسات استاد، حفظ كند؛ زيرا در سايه اين همبستگى ، خير و بركت مراتبتحصيل علم و ادب ، رو به فزونى گذاشته و شاگرد بيش از پيش به نكات سودمند ومتنوعى دست مى يابد كه شايد ممكن نباشد اين نكات را از لابلاى كتب و دفاتر علمىبازيافت . (دسترسى به اين نكات سودمند به وقت و فرصت فراوانى نياز دارد تابتوان به برخى از آنها در كتب و نوشته ها آگاهى پيدا كند. ولى استاد در طى جلساتعلمى ، بيشترين نكات ارزشمند را بى دريغ و بدون زحمت ؛ در اختيار شاگرد قرارميدهد)؛ چنانكه اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) در حديثى كه قبلا از آن ياد كرديم بههمين نكته اشاره كرده و فرموده است : نبايد (از طولانى شدن همنشينى و مجالست با عالمو دانشمند، خاطرت ملول و آزرده شود؛ زيرا عالم و دانشمند همچون خرما بنى است كه بايددر پاى آن به انتظار بنشينى و چشم براه آن باشى تا رطب منافع و نكات گوارائى ازآن براى تو فروافتد(364) . (و شهد آن ، كامت را شيرين سازد).
مردم هيچ اميدى نداشتند و چشم براه سوشيانت (نجات دهنده مقدسى كه به وعده كتاب اوستا، مى بايست براى استقرار عدالت اجتماعى ظهور كند) با بيچارگى دعا مى كردند، فشار انواع بردگى ، انواع ستم و خود كامگى را اختلاف شديد طبقاتى و فساد به اوج خود رسيده بود كه دين مانى با اعتراض تند به دنيا پرستى و براى رهايى از بندگى غرايز حيوانى انتشار يافت . مانى ، با صداى اعتراض آميز از خلقت ستمگونه انسان كه با قلاده بردگى نفس خود و با بردگى ديگران چشم به دنيا گشوده است
در سال ۱۳۷۰ در رشته کارشناسی ادبیات نمایشی وارد دانشگاه هنر و معماری گردید در حالی که در آن دوره به عنوان بازیگر حرفهای شناخته میشد و بیشتر فعالیت تئاتری خود را در دانشکده هنرهای زیبا میگذراند و تنها فعالیت تئاتری وی در دانشگاه هنر و معماری مربوط میشود به «مضرات دخانیات» به کارگردانی افسانه ماهیان که زیر نظر استاد حمید سمندریان بود. این اجرا برای افتتاحیه سالن تئاتر تجربه هنر و معماری آماده شده بود. وی توسط آقایان محمد رحمانیان و حسن فتحی به تلویزیون راه یافت و در سریالهای مختلف تلویزیونی از جمله: ساعت خوش، سیب خنده، قصههای شبانه، همسایهها، چشم براه، دنیای شیرین، جادوی مهتاب، هفت گنج، رستوران خانوادگی، خوشنشینها، دردسرهای عظیم، دردسرهای عظیم ۲، تهران پلاک ۱ و… به ایفای نقش پرداخت. او حضور در سینما را با فیلم خانهای روی آب (۱۳۸۰) ساخته بهمن فرمانآرا تجربه کرد. غفارمنش در حال حاضر متأهل و دارای یک پسر است و پوپک گلدره همسر سابق وی میباشد.
بر مسند عزت به غریبی چو نشینی از یاد مبر چشم براهان وطن را
يوسف گفت : برادران : شايسته نيست ما در اينجا شاد و خرم دور هم باشيم و پدرسالخورده ورنجديده ما در غم و اندوه بسر برد و چشم براه باشد.