چربی دار

معنی کلمه چربی دار در لغت نامه دهخدا

چربی دار. [ چ َ ] ( نف مرکب ) دسم و بادسومت. || مهره دار. ( ناظم الاطباء ).

جملاتی از کاربرد کلمه چربی دار

شکم غازهای تولوز چربی دار وچاق بوده وتقریباً زمین را لمس می‌کند. سینه از عضلات پر بوده وگرد ومدور است وگردن به‌طور متوسط بلند می‌باشد. غازهای بالغ دارای غبغب در زیر گلو می‌باشند رنگ پر وبال خاکستری است در پشت تیره‌تر بوده ومتدرجاً در قسمت‌های پایین بدن خاکستری روشن می‌شود. به‌طوری‌که رنگ پر قسمت سینه وشکم سفید می‌گردد. پرهای دم پرنده نیز سفید است. رنگ منقار نارنجی ورنگ پاها نارنجی روشن می‌باشد. میزان تخمگذاری در این نژاد کم است وتقریباً در حدود ۲۵ – ۴۰ عدد در سال می‌باشد.
رژیم غذایی توصیه شده برای کنترل فشار خون بالا و رژیم غذایی مدیترانه‌ای همچون بسیاری از رژیم‌های غذایی سالم دیگر، علاوه بر کاهش وزن، مزیت‌های بسیار دیگری را برای سلامتی فرد به همراه می‌آورند. این رژیم‌ها بر مصرف میوه، سبزیجات، ماهی و غلات کامل و سبوس دار تمرکز دارند و در آن‌ها مصرف چربی‌های ناسالم محدود شده‌است. پیش از آن که رژیم غذایی سرخودی را شروع کنید با پزشک خود در رابطه با شروع یک رژیم غذایی سالم مشورت کنید. توصیه می‌شود که غذاهای پُرفیبر بخورید و غلات آماده، حبوبات، میوه‌ها و سبزیجات همواره در سبد غذایی شما وجود داشته باشند. این مواد غذایی غنی از فیبر هستند در نتیجه مصرف آن‌ها سطوح انسولین را کاهش می‌دهد.