چار و چدر

معنی کلمه چار و چدر در لغت نامه دهخدا

چار و چدر. [ رُ چ َ دَ ] ( اِ مرکب ، اتباع ) تدبیر. ( برهان ) ( آنندراج ). چاره. ( برهان ) ( آنندراج ) :
او چار به کارمن چو درکرد
چاروچدر از کسی نخواهم.قریعالدهر ( از آنندراج ).|| علاج. ( برهان ) ( آنندراج ).

معنی کلمه چار و چدر در فرهنگ فارسی

تدبیر . چاره . یا علاج

جملاتی از کاربرد کلمه چار و چدر

برون از چار و نُه در چار و نُه پیداست یار من به هریک رو کنم از شش جهت گردد دچار من
دوران شماست ای برادر آری ما را به سه چار و پنج خدمت داری
پیش در تو هر نفس از هوس دهان تو بوسه زنم بر آستان، یک دو سه چار و پنج و شش
همی تا برآید سه و چار و پنج یکی بگذرد زین سرای سپنج
خوش آنکه خواهم زان صنم بوسه پی تسکین غم دو یا یکی و او از کرم بخشد سه چار و پنج و شش
گفته به وعده گه گهی یک شب از آن تو شوم روز گذشته در میان، یک دو سه چار و پنج و شش
خراباتی شو و مستانه درکش شراب شوق پی چار و سه و شش