پیوسته برو
معنی کلمه پیوسته برو در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه پیوسته برو
برو اول بشهرستان خرم که بادند اهل وی پیوسته بیغم
برو خواجو که تا هستی نباشی خالی از مستی اگر پیوسته چون چشم بتان در طاق محرابی
ایا چشمی که پیوسته طلبکار جمالی تو ایا دستی که روز و شب بروی رطلها مایی