جملاتی از کاربرد کلمه پیمانه بر سر کش
می رسد نعمت الوان به خموشان بی خواست این نوا از لب پیمانه برون می آید
خدای را لب پیمانه بر لبم دارید گران خمارم و از دست رعشه دار خجل
پیمانه بر آن رند حرام ست که غالب در بیخودی اندازه گفتار نداند
آورد خمی ساقی و پیمانه بر آن زد تو نیز بجو ساز خود و زخمه بر آن زن
صبوحی را یکی پیمانه بر کف به چنگ اندر یکی نای آن دگر دف