پیغام و پسغام
جملاتی از کاربرد کلمه پیغام و پسغام
کار که کولین کرد در همراهی با پیغام و اعتراضات جنبش «زندگی سیاهپوستان مهم است» بود. پس از آن بسیاری دیگر از ورزشکاران نیز به نشانهٔ بی عدالتی در کشور ایالات متحده در هنگام پخش سرود ملی به جای ایستادن زانو میزنند.
گویا که دارد پیغام و صلی پیکی شتابان می آید از راه
وی کارگردان فیلمهایی همچون پیغام و انسانیت بودهاست.
زیستن با تو چو از دست رقیبان نتوان بعد ازین بی تو به پیغام و خبر خواهم زیست
«وَ قالُوا» کافران گفتند، «یا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ» ای آن کس که پیغام و یاد بر وی فرو فرستادند، «إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ (۶)» تو دیوانهای.
قاصد جگرم سوخت چه پیغام و چه نامه دل بود همان خوش که به امید خبر بود
نگه کرد باید به رای بلند به اندیشه خوب و پیغام و پند
«فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» (۷) پرسید از اهل پیغام و سخن و دانش اگر نمیدانید.
اغتشاشگری را که قربانی یک نزاع خیابانی شدهاست با به همریختن پیکرش و با گرفتن تعهد از خانواده و تهدید و پیغام و پسغام تحویل خانواده میدهند و نمیگذارند بر طبق رسوم رایج و با حضور مردم به خاک سپرده شود و خانواده را زیر فشار کامل گذاشتهاند تا ثابت کنند او قربانی سرکوب تظاهرات نشدهاست: «این گول بین که روشنیِ آفتاب را / از ما دلیل میطلبد، حالا این حکایت ماست و حکومتی که یا جانباختههای ما را میدزدد یا انکار میکند.»
پیغام و نامهٔ او گر در میان نبودی ناآمد از سپاهان محمود شاه بیرون
فرستاده بشنید پیغام و رفت سپهبد بشد نزد مهراج تفت