پیشواز رفتن

معنی کلمه پیشواز رفتن در لغت نامه دهخدا

پیشواز رفتن. [ ش ْ رَ ت َ ] ( مص مرکب )پذیره شدن. استقبال کردن. پیشباز رفتن تازه واردی را. برابر دویدن. ( مجموعه مترادفات ص 84 ). || یک روز یا بیشتر قبل از غره رمضان روزه داشتن.

معنی کلمه پیشواز رفتن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- پذیرفته شدن استقبال کردن. ۲- یک روز یا بیشتر قبل از غر. رمضان روزه داشتن ( یعنی باستقبال ماه صیام رفتن ).

جملاتی از کاربرد کلمه پیشواز رفتن

در زبان عامیانه، (پیشوازی خدایگان) را «درانداس» و «درندز» می‌نامند، گاه نیز به مثابه رسمی بازمانده از مهرپرستی، (مِلِت) نامیده شده‌است. پیشوازی خدایگان به معنی برخاستن در برابر خدایگان و پیش خدایگان ایستادن و به پیشواز رفتن و استقبال کردن است.
اما (بنا به نقل از تاریخ طبری، کامل ابن‌اثیر، فتوح البلدان بلاذری و اخبار الطوال دینوری) عوامل (ضعف و تباهی امپراتوری ساسانی) باعث پیشواز رفتن ایرانیان از عرب‌های مسلمان نشد؛ بلکه در بیشتر شهرها، پایداری و مقاومت ایرانیان، بی‌رحمانه سرکوب شد به ویژه در سقوط مدائن و جنگ جلولا-که در آن، صد هزار (۱۰۰٫۰۰۰) تن ایرانی کشته شدند و زنان و کودکان اسیر شدند.
در زبان عامیانه، (پیشوازی خدایگان) را درانداس و درندز می‌نامند، گاه نیز به مثابه رسمی بازمانده از مهرپرستی، (مِلِت) نامیده شده‌است. پیشوازی خدایگان به معنی برخاستن در برابر خدایگان و پیش خدایگان ایستادن و به پیشواز رفتن و استقبال کردن است.
پیرمردی به نام هنری ون کلیو پس از درگذشت به یک اتاق پذیرایی باشکوه وارد می‌شود تا «عالیجناب» به پیشواز او برود. هنری که از همهٔ زندگی خود آگاه است، درخواست می‌کند که برای رفتن به جهنم پذیرفته شود، اما دربارهٔ شرایط او تردید وجود دارد. او برای اثبات شایستگی خود، داستان زندگی پیچیده خود را بازگویی می‌کند…