پیشه گاه
معنی کلمه پیشه گاه در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه پیشه گاه
گاهم اندوه دوستان پیشه گاهی از دشمنان در اندیشه
اگر ادب را نیارستی، سکوت پیشه کن. هر گاه دو امر بر تو مشتبه شود، آن را که از هوای نفس تو دورتر است بگزین.
(البته همانگونه که امروزه نیز رایج است، گاه تعداد سربازان زیر فرماندهی این صاحبمنصبان کمتر یا بیشتر از میزان نامی آن بود) مزد سربازان به صورت حواله پرداخت میشد. این حوالهها برای والیان بخشهای گوناگون کشور صادر میشد و سربازان معمولاً به دلیل عدم امکان سفر به آن بخشها آنها را به دلالان میفروختند. تأمین خوراک در هنگام جنگها به دوش خود سربازان بود، به همین شوند (دلیل) در هنگام جنگها پیشهوران در پی سپاه روان میشدند و کالاهای مورد نیاز را به آنها میفروختند.
در سالهای پس از ۱۳۵۷، هنرهای تجسمی ایران، به ناچار در سکوت فرورفت تا به تدریج بر اساس مبانی انقلاب بازتعریف شود. این سکوت چندساله، فعالیتهای هنری پیشین را در هالهای از ابهام فرو برده بود و هنرمندان هم دچار سردرگمی بودند. بسیاری از هنرمندان تا مدتها گوشهنشینی پیشه کردند و گاهی به تغییر شغل فکر نمودند. برخی دیگر هم به امید گشایشی در هنر، به تغییر سبک و سمت آثار خود پرداختند. اما شهوق همیشه در گفتوگوهای دوستانه، با قاطعیت میگفت: «» کار دیگری بلد نیست و راه دیگری نمیشناسد». وی در سالهای نخستین پیروزی انقلاب در زیرزمین ساختمان وزارت ارشاد، در میدان بهارستان، به خلق آثار سرامیکی سرگرم بود و در همان سالها تحقیقات تجربی جدیاش را در زمینة مواد لعاب و سرامیک آغاز کرده بود.
صبر کن تا زمانه خو نشوی پیشه کن گاه گاه نیکیکی